لادن و سید علی بلاگر هایی که با رقصیدن در فضای مجازی به شهرت رسیدن، به تازگی از هم جدا شدن، هرچند که جدایی این دونفر از نظر خیلی ها حاشیس، اما با مصاحبه اخیری که آیدین زواره ای با این زوج انجام داد همه چیز بدتر شد.
آیدین تو مصاحبه اخیرش با لادن و سید علی با اشاره به اینکه سید علی قبلا هم یکبار ازدواج کرده بود گفت بین لادن و همسر قبلیت کدومو بیشتر دوست داری؟ و سید علی در جواب گفت هیچی عشق اول نمیشه.
بعد از این مصاحبه بود که لادن به طور جدی زندگیشو ترک کرد و حالا در مصاحبه جدیدی که با آیدین زواره ای انجام داده از جرو بحث های همیشگی و خیانت های سید علی پرده برداری کرده. لادن همچنین تهدید کرده که اگه سید علی قبول نکنه که اشتباه کرده اسکرین تمام پیام هاش با همسر قبلیشو رو میکنم و به همه نشون میدم که تمام این مدت داشته به من خیانت میکرده.
چرا برنمیگردی پیش پدرت زندگی کنی، اگه مادرت زنده بود برمیگشتی؟
دلم برای مادرم خیلی تنگ میشه، خیلی، اگه زنده بود حتما برمیگشتم، چون دلم خوش بود به مادرم ولی اخلاق پدرم چون ناراحتی اعصاب داره دست خودش نیست.
سیدعلی نتونست جای مادرو پر کنه برات؟
هیچی مادر نمیشه رسماً هیچی مادر نمیشه ولی خب سید آشپزی می‌کرد برام، خیلی وقتا هم اینو میزد توی سرم، مثلا می‌گفت که تو هیچی بلد نیستی، نمی‌دونم آشپزی بلد نیستی، فالورا میگن که چرا همش سید علی آشپزی میکنه اینا رو میزد دیگه یه کاری برای آدم انجام میداد میزد تو سر آدم.
اگه برگردی قدیم، اون زمانی که تنها بودی و مادر بالاسرت نبود، حاضر بودی با سیدعلی ازدواج کنی یا اصلا دوست داشتنی درکار نبوده؟
نه قبول نمیکنم، من که مادر نداشتم مادرم فوت کرده بود، پدرمم که زیاد به من محبت نمی‌کرد، سر همین کم بود محبت‌هایی که بابام برام گذاشته بود، من یک روز خوش نداشتم واقعاً، همیشه سر من داد میزد، سید علی که اومد خونه بابای من، انقدی که من ندیده بودم آدم خوب و توی اجتماع نبودم، یه جوری همون محبت رو که دیدم سریع قبولش کردم، ولی خب آدم بدی نبود من نمیگم آدم بدی بود توی زندگی من خیلی کمکم کرد خیلی پا به پای من بود، در کل واقعاً برام هم مادری کرد هم پدری کرد.
این فکر که سید علی داره بهت خیانت میکنه همیشه تو سرت بود؟
آره همیشه این حسو داشتم و همیشه فکر میکردم مثلاً حتی زمانی که سر کار می‌رفت، بهش زنگ میزدم جواب نمی‌داد یا پیاممو دیر سین می‌کرد، حس میکردم خیانت میکنه.
موافقی همین الان زنگ بزنم به سید علی و حرف های اونو هم بشنویم؟
لادن:«نه، نمیخوام حتی صداشو بشنوم، استوریاشو برام می‌فرستن، بسمه، اون توی هتل داره تخمه میشکنه، همه چی میخوره فیلمشو می‌بینه بعد می‌خنده ولی ادعا میکنه که ناراحته»
آیدین:«یه فرصت بده لادن من یه زنگ بزنم خب یه تلفن بزنیم بشنوین بهت قول میدم بهت ثابت بشه که داری اشتباه میکنی»
لادن:« من که ته دلم راضی نیستم حتی بخوام دوباره صداشو بشنوم و بخواد حالا حالمو خراب کنه»
آیدین:«تو فرض کن که اصلا نیستی اینجا من خو با سید علی صحبت بکنم تو اصلا گوش نده، فرض کن من دارم با سید علی صحبت میکنم راجع به تو، مطمئن باش صحبت بکنم متوجه میشی، میفهمی داری اشتباه میکنی»
تماس تلفنی آیدین زواره ای و مکالمش با سید علی
در این بخش از مصاحبه، آیدین زواره ای طی تماسی با سیدعلی، جویای حال او میشود و تلاش میکند با مکالمه مشکل لادن و سید علی را حل کند.
سید علی در نبود لادن چه حسی داری؟
سید علی:«مردم که کلاً منو مقصر می‌دونن، چی بگم آخه، من زیادم بیراه نگفتم، هرچی باشه تو ذهن آدم یاده عشق اول میمونه، میدونی چرا تو یه سنی که کلاً عشق اول میمونه تو ذهنت چه بخوای چه نخوای بعد مثلاً من حالا موقعی که ازدواج کردم اصلاً نه کامنت جواب میدادم نه پیام های که میداد جواب میدادم هیچی جواب نمیدادم.»
لادن میگه سید علی که میرفته سرکار، تلفن جواب نمیداده، شاید با اون خانم در ارتباط بوده حرفت چیه الان؟
سیدعلی:«من تو معدن کار میکردم، نزدیک یک سال تو معدن کار میکردم نمیتونستم، من برق کار اونجا بودم من سیم فشار قوی دستمه من نمیتونم تلفن جواب بدم که»
لادن:«تو که همیشه کار نمی‌کردی که، کی بود گوشیش اشغال میزد؟»
سید علی:«همون لحظه که تو زنگ می‌زنی بعضی وقتا شب کار بودم، کسی حق نداشت تلفن جواب بده، چون یه معاونی داشت که به شدت گیر میداد به تلفن بعد اسمتو یه جور دیگه رد می‌کرد و اخراج میشدی، شرایط شرکتتو نمیدونی چه جوریه که»
لادن:«بهش بگید کی بود گوشیش یکسره اشغال بود؟»
چرا گوشیت یسره اشغال بوده؟چیکار میکردی؟
سید علی:«اونجا با تلفن زنگ می‌زدن دیگه، شرکت بزرگ بود شرکت معادن بزرگ داره، دو وجب که نیست که»
آیدین:«ببین شما زندگیتونو با هم ساختین به خدا بده»
سید علی:«صد بارم خودم این حرفا رو زدم بهش ولی کو گوش شنوا»
آیدین خطاب به لادن:«الان لادن چیکار باید بکنیم؟ آقا عذرخواهی کنه، چه اتفاقی بیفته الان؟»
لادن:«هیچی، من نمیخوام به اون زندگی برگردم»
سید علی:«من از روز اولم گفتم گفتم هیچ کسیو من اجبار نمیکنم کنارم باشه، حتی بابامو اجبار نمیکنم کنار من باشه، وقتی نمی‌خواد نمی‌خواد دیگه»
آیدین :«الان ببین ما از اینجا سید علی بریم، کارت سخته ها داداش، تا ما هستیم بیا عذرخواهی کن»
سید علی:« میگه دیگه، میگه با عذرخواهی هم کارش حل نمیشه اصلا، وقتی حل نمیشه باز این فردا روز گیرم یه عذرخواهی من الان بکنم، این الان از من کینه داشته باشه، بعد فردا روز اینجا باید دعوا و دعوا و دعواهای دیگر. یعنی چی من تو پستم برداشتم گفتم دنیای مردا با دنیای زنا فرق میکنه همینه دیگه، یه روزنه‌ای تو ذهنشونه همینو انقدر بزرگ می‌کنن که دیگه جلو پاشونم نمیتونن ببینن، با کله می‌خورن زمین، ولی مردا اینجور نیستن مردا یه جاهایی گذشت می‌کنن»
آیدین زواره ای خطاب به لادن:« یعنی اصلاً نمی‌خوای گذشت کنی؟ منظورش چیز دیگه بوده»
لادن:«نه مقصره»
سید علی:«من چی گفتم حالا، مثلا یه حرفی بوده دیگه انقدر گندش نکنین»
تو واقعا به عشق اولت فکر میکردی؟راستشو بگو!
سیدعلی:«من جوابشو نمیدادم»
آیدین :«یعنی چی جوابشو نمی‌دادی متوجه نشدم؟»
سید علی:«داداش من اصلاً به من پیام میداد من اصلا جوابشو نمیدادم»
آیدین:«آها یعنی بهت پیام میداد موقعی که ازدواج کردی؟»
سید علی:«آره، ولی من جوابشو اصلا ندادم»
لادن:«جوابشو نمی‌داد؟ من اسکرینشو دارم همه پیاماشو دارم»
آیدین:«آها یعنی نمیدونه که تو دیدی؟ سید علی لادن میگه من دیدم که پیام داده، تو نمیدونی من دیدم ولی نگفته بودم»
سید علی:«شاید یکی دو بار مثلاً همون اوایل، شاید یکی دوبار جوابشو دادم ولی اینجوری نبوده بخوام برم با اون که»
لادن:«چحوری میگه جواب نداده بعد الان میگه یکی دوبار؟»
آیدین:«سید علی تو هم کارو خراب نکن دیگه، تو میگی من جواب ندادم، حالا میگی دو سه تا جواب دادم»
سید علی:«ما الان سه ساله با همیم خب، اون تو همون ماه‌های اول بوده حالا نمی‌دونم من دقیق یادم نمیاد شاید ماه اول»
لادن میگه دروغ میگی بهش پیام دادی، به من بگین حاضرین یه فرصت دیگه به خودتون یعنی لادن و سید علی بدین؟
سید علی:«اوایل من حالا یه پیامی دادم، دلیل نمیشه که الان اینجوری کنه»
لادن:«من هرگز برنمیگردم پیشش، دیدین دروغ میگه؟ اولش برداشتی گفتی من اصلا جوابشو نمیدادم، حالا میگه دو تا سه تا جواب دادم داره دروغ میگه»
لطفا نظرتان را درباره ی این پست بنویسید.
شاید برایتان جالب باشد:«شکایت سیمین پورمهر از آیسان اسلامی»
تاریخ آخرین آپدیت: 10 ماه قبل
