آرش عباسی، نویسنده سریال «پایتخت»، درباره سکانس احساسی و وایرال این روزهای سریال میگوید: «همهچیز در این سکانس سر جای خودش بود؛ از بازیهای درخشان گرفته تا میزانسن، موسیقی، اجرا و حسی که منتقل شد. وقتی نسخه نهایی را دیدم، خیالم راحت شد. نمیخواهم اغراق کنم، اما این یکی از صحنههاییست که واقعا دوستش دارم.» بهگفته عباسی، چنین لحظاتی نهتنها برای مخاطب، بلکه برای خود تیم سازنده هم اثرگذار و ماندگار هستند.
او معتقد است این سکانسها ریشه در تجربههای آشنا دارند: پسری مثل بهتاش که حس میکند آرزوهایش نابود شدهاند و خانواده را مقصر میداند؛ زنی مانند هما که با وجود سختیها، هنوز شوهرش را قهرمان میبیند؛ و پدری مثل نقی که بیصدا و بیمنت برای دوام خانواده جنگیده است.
عباسی با تأکید میگوید: «در هر خانوادهای یک قهرمان هست»؛ قهرمانی که شاید ساکت باشد، اما حضورش خانواده را سر پا نگه میدارد. او باور دارد دلیل تأثیرگذاری چنین صحنههایی این است که تماشاگر ایرانی، با وجود سکوت، آنها را از عمق وجودش درک میکند. سکانس دعوای خانوادگی نه بیگانه است و نه ساختگی، بلکه شبیه یک خاطرهی واقعی است؛ پر از دیالوگهای تلخ، بغضهای فروخورده و سکوتهایی که از هزار جمله گویاترند.
در پایان، عباسی میگوید: «همه ما بارها با چنین صحنههایی در زندگی روبهرو شدهایم. شاید برای همین است که با دیدن آنها در تلویزیون، دلمان میگیرد و آرزو میکنیم هیچ خانوادهای مجبور نباشد چنین لحظاتی را از سر بگذراند.»
تاریخ آخرین آپدیت: 2 ماه قبل