خاندان تارگرین، سلسلهای اشرافی با اصالت والریایی، به خاطر اژدهایان خود و تسلط بر هفت پادشاهی وستروس به مدت تقریباً 300 سال مشهور بودند. حکومت آنها با فتح ایگان تارگرین آغاز شد و با شورش رابرت باراتیون به پایان رسید. در طول این سه قرن، تاریخ تارگرینها مملو از حماسهها، تراژدیها و نبردهای قدرت بود.
سلسله پادشاهان تارگرین
در طول سلطنت خاندان تارگرین، 17 پادشاه و 1 ملکه بر وستروس حکومت کردند. برخی از برجستهترین آنها عبارتند از:
- ایگان تارگرین فاتح: بنیانگذار سلسله و فاتح هفت پادشاهی
- جیهریس تارگرین اول: پادشاهی صلحطلب و عادل که به خاطر ساخت و سازهای عمومی و قانونگذاریهایش مشهور بود
- ویسریس اول تارگرین: پدر دنریس تارگرین، که به خاطر بیکفایتی و ولخرجیاش شناخته میشد
- ایریس دوم تارگرین: پادشاه دیوانه که به خاطر ظلم و ستم و اقدامات غیرقابل پیشبینیاش مشهور بود
- رینیرا تارگرین: ملکه که در سریال خاندان اژدها به تصویر کشیده شده است و برای ادعای تاج و تخت با برادرش ایگان دوم درگیر جنگی داخلی به نام رقص اژدها میشود.
فتح ایگان تارگرین
ایگان تارگرین، به همراه خواهران و اژدهایانش، ویسریس و رینیرا، از جزیره دراگون استون به وستروس حمله کرد. در طول دو قرن، آنها شش پادشاهی را فتح کردند و سرانجام با شکست دادن پادشاه لنیستر در نبرد میدان آتش، هفتمین پادشاهی، یعنی ریچلند را تسخیر کردند.
ایگان به عنوان اولین پادشاه هفت پادشاهی تاجگذاری کرد و پایتخت خود را در شهر جدیدی به نام بارانداز پادشاهی بنا نهاد.

فتح ایگان: شروعی برای سلسله خاندان تارگرین
زمینههای فتح:
قبل از فتح ایگان تارگرین، وستروس به هفت پادشاهی مجزا تقسیم شده بود که توسط پادشاهان مختلف اداره میشدند. این پادشاهیها دائماً در حال جنگ با یکدیگر بودند و هیچ صلح و ثباتی در سرزمین وجود نداشت. مردم از این آشفتگی خسته شده بودند و آرزوی یک حکومت واحد و قدرتمند را داشتند.
ظهور ایگان تارگرین:
ایگان تارگرین، به همراه خواهران و اژدهایان قدرتمندش، ویسریس و رینیرا، از جزیره دراگون استون در ساحل شرقی وستروس به این سرزمین آمدند. تارگرینها که از نسل اژدهاسواران باستانی والریا بودند، به خاطر مهارتشان در سوارکاری اژدها و قدرت نظامی خود مشهور بودند.
فتح شش پادشاهی خاندان تارگرین:
ایگان با استفاده از اژدهایان خود و سپاهی قدرتمند، به سرعت شش پادشاهی از هفت پادشاهی وستروس را فتح کرد. او در نبردهای متعددی پیروز شد و پادشاهان رقیب را تسلیم کرد. مردم وستروس که از جنگهای دائمی خسته شده بودند، از پیروزیهای ایگان استقبال میکردند و او را به عنوان یک منجی میدیدند.
نبرد میدان آتش:
تنها پادشاهی که در برابر ایگان تسلیم نشد، پادشاهی ریچلند در جنوب غربی وستروس بود. پادشاه ریچلند، لنیستر، به قدرت اژدهاها ایمان نداشت و معتقد بود که میتواند با سپاهیان عظیم خود تارگرینها را شکست دهد.
ا این حال، در نبرد حماسی میدان آتش، اژدهایان ایگان ارتش لنیستر را به خاک و خون کشیدند و پادشاه ریچلند کشته شد. با این پیروزی، ایگان تارگرین به عنوان اولین پادشاه هفت پادشاهی تاجگذاری کرد.
پایتخت جدید:
ایگان تارگرین پس از فتح وستروس، پایتخت جدیدی را در ساحل شرقی این سرزمین بنا کرد و آن را “بارانداز پادشاهی” نامید. این شهر به سرعت به یک مرکز مهم تجاری و فرهنگی تبدیل شد و نمادی از قدرت و شکوه سلسله تارگرین بود.
میراث ایگان در خاندان تارگرین:
فتح ایگان تارگرین نقطه عطفی در تاریخ وستروس بود. او با متحد کردن هفت پادشاهی، صلح و ثبات را به سرزمین آورد و زمینه را برای یک دوره طولانی از رونق و شکوفایی فراهم کرد. سلسله تارگرین به مدت تقریباً 300 سال بر وستروس حکومت کردند و میراثی ماندگار از خود به جای گذاشتند.
اهمیت فتح:
فتح ایگان تارگرین به چند دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است:
- اتحاد وستروس: این فتح به پراکندگی و آشفتگی در وستروس پایان داد و هفت پادشاهی را تحت یک حکومت واحد درآورد.
- صلح و ثبات: با متحد شدن وستروس، جنگها و درگیریهای داخلی به طور قابل توجهی کاهش یافت و صلح و ثبات در سرزمین برقرار شد.
- رونق و شکوفایی: صلح و ثبات به وجود آمده در پی فتح ایگان، زمینه را برای رونق اقتصادی و فرهنگی در وستروس فراهم کرد.
- تاسیس سلسله تارگرین: فتح ایگان تارگرین آغازگر سلسلهای جدید در وستروس بود که به مدت تقریباً 300 سال بر این سرزمین حکومت کردند.
فتح ایگان تارگرین رویدادی عظیم در تاریخ وستروس بود که پیامدهای بلندمدتی برای این سرزمین داشت. این فتح به آشفتگی و پراکندگی در وستروس پایان داد، صلح و ثبات را به ارمغان آورد و زمینه را برای رونق و شکوفایی فراهم کرد.
سلسله تارگرین که توسط ایگان تاسیس شد، به مدت 300 سال بر وستروس حکومت کرد و میراثی ماندگار از خود به جای گذاشت.
جیهریس تارگرین اول: پادشاه صلح و عدالت
جیهریس تارگرین اول، ملقب به “پادشاه پیر”، ششمین پادشاه از سلسله تارگرین بود. او به خاطر حکومتی طولانی (48 تا 103 پس از فتح ایگان) و صلحآمیز، و همچنین تعهدش به عدالت و قانون مشهور است.
دوران حکومت جیهریس به عنوان “عصر طلایی تارگرینها” شناخته میشود و به عنوان یکی از درخشانترین دورههای تاریخ وستروس به حساب میآید.
جیهریس تارگرین اول، پادشاهی صلحآمیز و عادل بود که دورانی از رفاه و شکوفایی را برای وستروس به ارمغان آورد.
زمینههای رسیدن به قدرت در خاندان تارگرین:
جیهریس تارگرین در سال 34 پس از فتح ایگان متولد شد. او پسر آینیس اول تارگرین و آلیسا والرین بود. پدرش، آینیس، پس از مرگ برادرش، میگور تارگرین، به سلطنت رسید.
با این حال، حکومت آینیس کوتاه بود و او پس از پنج سال درگذشت. در آن زمان، جیهریس تنها 13 سال داشت و برای حکومت بسیار جوان بود. به همین دلیل، برادر کوچکترش، ویسریس، به عنوان پادشاه جدید انتخاب شد.
شورش و تاجگذاری:
حکومت ویسریس تارگرین در خاندان تارگرین با آشفتگی و ناآرامی همراه بود. او به خاطر بیعدالتی و بیرحمیاش مشهور بود و بسیاری از مردم از او ناراضی بودند. در سال 48 پس از فتح ایگان، شورش بزرگی علیه ویسریس به راه افتاد.
جیهریس که در آن زمان 20 سال داشت، به رهبران شورشیان پیوست و به آنها کمک کرد تا ویسریس را سرنگون کنند. پس از سرنگونی ویسریس، جیهریس به عنوان پادشاه جدید وستروس تاجگذاری کرد.
حکومتی صلحآمیز و عادلانه:
جیهریس تارگرین اول به خاطر حکومتی طولانی و صلحآمیز شناخته میشود. او در دوران حکومت خود، به عدالت و قانون اهمیت زیادی میداد.
او اصلاحات متعددی را در سیستم قضایی وستروس به وجود آورد و قوانینی را برای حمایت از حقوق مردم وضع کرد. جیهریس همچنین به توسعه و رونق اقتصادی وستروس توجه زیادی داشت. او دستور ساخت جادهها، پلها و بنادر جدید را داد و از بازرگانی و تجارت حمایت کرد.

اقدامات مهم وی در خاندان تارگرین:
شورای کوچک: جیهریس شورای کوچکی را متشکل از افراد عاقل و باتجربه تشکیل داد تا به او در اداره امور کشور کمک کنند.
قانون: او قوانینی را برای تضمین عدالت برای همه مردم وضع کرد، از جمله قانون “حقوق طبیعی” که از حقوق اساسی همه افراد محافظت میکرد.
مذهب: او با رهبران مذهبی مختلف ملاقات کرد و سعی کرد صلح و وحدت را بین ادیان مختلف وستروس برقرار کند.
اقتصاد: او دستور ساخت جادهها، پلها و بنادر جدید را داد و از بازرگانی و تجارت حمایت کرد.
ساخت و ساز: او بناهای باشکوهی مانند “قلعه سرخ” و “بارانداز پادشاهی” را ساخت.
میراث:
جیهریس تارگرین اول به عنوان یکی از بزرگترین پادشاهان خاندان تارگرین در وستروس شناخته میشود. او دورانی از صلح، عدالت و رفاه را برای این سرزمین به ارمغان آورد.
اصلاحات و اقدامات او پایه و اساس حکومتی قدرتمند و پایدار را بنا نهاد که سالها پس از مرگ او نیز ادامه داشت. دوران حکومت جیهریس به عنوان “عصر طلایی تارگرینها” شناخته میشود و به عنوان الگویی برای پادشاهان آینده وستروس باقی ماند.
اهمیت در داستان:
در داستان “بازی تاج و تخت” و “خاندان اژدها”، جیهریس تارگرین اول به عنوان شخصیتی حکیم و عادل به تصویر کشیده شده است.
حکومتی صلحآمیز و عادلانه او به عنوان نقطه مقابل آشفتگی و ناآرامی که در دوران سایر پادشاهان تارگرین رخ میدهد، عمل میکند. جیهریس به عنوان یادآور این موضوع است که یک پادشاه خوب باید عادل، خردمند و متعهد به رفاه مردم باشد.
ویسریس اول تارگرین
ویسریس اول تارگرین، ملقب به “امید و وحشت”، هفتمین پادشاه از خاندان تارگرینبود. او به خاطر حکومتی کوتاه (103 تا 129 پس از فتح ایگان) و همچنین تناقضات شخصیتی و اقدامات بحثبرانگیزش مشهور است.
دوران حکومت ویسریس دورهای از عدم قطعیت و آشفتگی در وستروس بود و بذرهایی را کاشت که منجر به درگیریهای داخلی و سقوط نهایی سلسله تارگرین شد.

زمینههای رسیدن به قدرت:
ویسریس تارگرین در سال 36 پس از فتح ایگان متولد شد. او پسر آینیس اول تارگرین و آلیسا والرین بود. پدرش، آینیس، پس از مرگ برادرش، میگور تارگرین، به سلطنت رسید. با این حال، حکومت آینیس کوتاه بود و او پس از پنج سال درگذشت. در آن زمان، برادر بزرگتر ویسریس، جیهریس، به عنوان پادشاه جدید انتخاب شد.
حکومت جیهریس:
جیهریس تارگرین اول به خاطر حکومتی طولانی و صلحآمیز در خاندان تارگرین شناخته میشود. او در دوران حکومت خود، به عدالت و قانون اهمیت زیادی میداد و اصلاحات متعددی را در سیستم قضایی وستروس به وجود آورد.
ویسریس که در سایه شکوه و عظمت برادرش بزرگ شده بود، به تدریج حسادت و نارضایتی را در خود پرورش میداد. او معتقد بود که تاج و تخت حق اوست و منتظر فرصتی بود تا قدرت را به دست آورد.
مرگ جیهریس و تاجگذاری در خاندان تارگرین:
جیهریس تارگرین در سال 103 پس از فتح ایگان در سن 67 سالگی درگذشت. پس از مرگ او، ویسریس که در آن زمان 67 سال داشت، به عنوان پادشاه جدید وستروس تاجگذاری کرد.
حکومتی آشفته:
حکومت ویسریس تارگرین اول با آشفتگی و ناآرامی همراه بود. او شخصیتی متناقض داشت و به خاطر بیتصمیمی، ولخرجی و بیعدالتیاش مشهور بود.
ویسریس در طول دوران حکومت خود، تصمیمات اشتباه متعددی گرفت که به بیثباتی در وستروس دامن زد. او همچنین به فساد و رشوهخواری در دربار پادشاهی اجازه داد و به نیازهای مردم توجهی نکرد.

اقدامات بحثبرانگیز:
- تبعید دنار: ویسریس به خاطر تبعید دنار تارگرین، تنها دختر باقیماندهاش، به سرزمینهای آزاد مشهور است. این تصمیم ظالمانه، دنار را از تاج و تخت و میراثش محروم کرد و بذرهایی را برای آیندهای پرمخاطره کاشت.
- حمایت از بردهها: ویسریس برخلاف سنتهای وستروس، از بردهها حمایت میکرد و به آنها حقوقی اعطا میکرد. این اقدام او خشم بسیاری از اشراف و لردهای بزرگ را برانگیخت.
- ولخرجی: ویسریس به خاطر ولخرجیهای افراطیاش مشهور بود. او ثروت هنگفتی را که پدرش برای او به ارث گذاشته بود، به هدر داد و خزانه سلطنتی را خالی کرد.
ویسریس تارگرین در سال 129 پس از فتح ایگان در یک ضیافت به قتل رسید. مرگ او به آشفتگی و ناآرامی در وستروس دامن زد و منجر به جنگ داخلی خونینی به نام “رقص اژدها” شد که سلسله تارگرین را به ورطه نابودی کشاند.
ویسریس اول تارگرین به عنوان پادشاهی فاسد و بیکفایت شناخته میشود. او با تصمیمات اشتباه و اقدامات بحثبرانگیزش، ثبات و صلحی را که در دوران حکومت برادرش به وجود آمده بود، از بین برد. مرگ او جرقهای بود که آتش جنگ داخلی را شعلهور کرد و به سقوط نهایی سلسله تارگرین منجر شد.
در داستان “بازی تاج و تخت” و “خاندان اژدها”، ویسریس اول تارگرین به عنوان شخصیتی پیچیده و غمانگیز به تصویر کشیده شده است.
ایریس دوم تارگرین
ایریس دوم تارگرین، ملقب به “پادشاه دیوانه”، هفدهمین و آخرین پادشاه از سلسله تارگرین بود. دوران حکومت او (277 تا 283 پس از فتح ایگان) به عنوان یکی از تاریکترین و آشفتهترین دورههای تاریخ وستروس شناخته میشود.

ظلم و ستم و بیرحمی:
ایریس دوم به خاطر ظلم و ستم، بیرحمی و اقدامات غیرقابل پیشبینیاش مشهور بود. او به مردم بیگناه ظلم میکرد، به اشراف بیاعتماد بود و حتی افراد بیگناه را به قتل میرساند.
یکی از مشهورترین جنایات او، سوزاندن زنده ریکارد استارک، ارباب وینترفل، در سال 277 بود. این اقدام وحشیانه، نقطه عطفی در تاریخ وستروس بود و بسیاری از لردهای بزرگ را به شورش علیه ایریس ترغیب کرد.
جنون و پارانویا:
با گذشت زمان، ایریس دوم به طور فزایندهای به جنون و پارانویا مبتلا شد. او تصور میکرد که همه به دنبال توطئه برای قتل او هستند و به ندرت به کسی اعتماد میکرد. او حتی نزدیکترین مشاوران خود را به خاطر کوچکترین جرمی مورد آزار و اذیت قرار میداد.
احتکار طلا و اژدها:
ایریس دوم به شدت به طلا و اژدهایان خود وابسته بود. او در قلعه خود، بارانداز پادشاهی، گنجینهای عظیم از طلا جمعآوری کرده بود و به ندرت از آن برای کمک به مردم استفاده میکرد. او همچنین به شدت از اژدهایان خود محافظت میکرد و به کسی اجازه نمیداد به آنها نزدیک شود.
آتشسوزی بارانداز پادشاهی:
اوج جنون ایریس دوم در سال 283، زمانی که لرد راندال تارلی به بارانداز پادشاهی احضار شد، رخ داد. راندال به اتهام خیانت دستگیر و به اعدام با سوزاندن زنده محکوم شد.
در حین اعدام، ایریس دوم ناگهان دستور داد که دروازههای قلعه را ببندند و تمام کسانی را که در داخل بودند به آتش بکشند. این فاجعه که به “آتشسوزی بارانداز پادشاهی” معروف است، هزاران نفر را به کام مرگ کشاند و نقطه پایانی بر حکومت ایریس دوم و سلسله تارگرین بود.
حکومت ظالمانه ایریس دوم تارگرین، وستروس را به آشوب و ویرانی کشاند. جنایات و اقدامات غیرقابل پیشبینی او، بسیاری از مردم را از او بیزار کرد و در نهایت منجر به شورش رابرت باراتیون و سرنگونی سلسله تارگرین شد.
ایریس دوم به عنوان یکی از منفورترین شخصیتهای داستان “بازی تاج و تخت” و “خاندان اژدها” شناخته میشود و نام او تا ابد با وحشت و ویرانی همراه خواهد بود.
در داستان “بازی تاج و تخت” و “خاندان اژدها”، ایریس دوم تارگرین نقشی اساسی دارد. جنون و ظلم او به عنوان یکی از عوامل اصلی سقوط سلسله تارگرین و آغاز جنگهای داخلی در وستروس به تصویر کشیده شده است. شخصیت ایریس دوم به عنوان یادآور خطرات قدرت مطلق و عواقب ظلم و ستم عمل میکند.
ایریس دوم تارگرین، پادشاهی ظالم و دیوانه بود که حکومت او دوران تاریکی را در تاریخ وستروس رقم زد.
جنایات او، وستروس را به آشوب کشاند و در نهایت منجر به سرنگونی سلسله تارگرین شد. ایریس دوم به عنوان یکی از منفورترین شخصیتهای داستان “بازی تاج و تخت” و “خاندان اژدها” شناخته میشود و نام او تا ابد با وحشت و ویرانی همراه خواهد بود.
رینیرا تارگرین: شاهزاده خانم جاهطلب و ملکهای درگیر در جنگ داخلی
رینیرا تارگرین شخصیتی پیچیده و تاثیرگذار در تاریخ وستروس است. او دختر بزرگ شاهزاده ویسریس اول تارگرین و همسر اولش آemma Arryn بود. زندگی رینیرا با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بود و او نقشی کلیدی در یکی از خونینترین رویدادهای وستروس، یعنی «رقص اژدها» ایفا کرد.

از سنین پایین، رینیرا به عنوان وارث و جانشین احتمالی پدرش شناخته میشد. او سوار اژدهایی به نام سایرهکس (Syrax) شد و آموزشهای رزمی و سیاسی را فرا گرفت. این انتخاب، در دورهای که وستروس عادت به پادشاهان زن نداشت، برای بسیاری از درباریان و لردهای بزرگ قابل قبول نبود.
ازدواج با عمو و تبعید دنار:
در اقدامی بحثبرانگیز، ویسریس اول با آلیسنت Hightower، از خاندانی قدرتمند، ازدواج کرد. آلیسنت فرزندان خود را به دنیا آورد که پسر بزرگشان، اگان، به رقیبی بالقوه برای جانشینی رینیرا تبدیل شد. رینیرا به دستور پدرش با عمو و برادر ناتنی خود، لینور ولاریون، ازدواج کرد. این ازدواج سیاسی باعث به دنیا آمدن سه فرزند با ظاهری والریونی شد، اما مشروعیت آنها زیر سوال بود.
پس از مرگ لینور، رینیرا با دیمون تارگرین، عموی دیگرش، ازدواج کرد که خشم بسیاری را برانگیخت. این ازدواج جنجالی و به دنیا آمدن فرزندان با موهای نقرهای (ویژگی بارز تارگرینها) باعث تردید جدی در مورد مشروعیت فرزندان قبلی رینیرا شد. در نهایت، شاه ویسریس اول رینیرا را تبعید کرد و اگان را به عنوان وارث معرفی نمود.
آغاز «رقص اژدها»:
پس از مرگ ویسریس اول، رینیرا تاج و تخت را حق مسلم خود میدانست و در سرزمینهای شرقی (Free Cities) اعلام پادشاهی کرد. در مقابل، اگان در پایتخت تاجگذاری کرد و وستروس به دو دسته تقسیم شد.
حامیان رینیرا به «سیاهپوشان» و طرفداران اگان به «سبزپوشان» معروف شدند. جنگی خونین با حضور اژدهاهای طرفین درگرفت که به «رقص اژدها» مشهور شد.

جنگ و تراژدی:
این جنگ داخلی سالها به طول انجامید و باعث ویرانی و کشتار گسترده در وستروس شد. بسیاری از شخصیتهای مهم، از جمله خود رینیرا، فرزندانش و اژدهای او، در این جنگ جان باختند. در نهایت، هیچ یک از طرفین پیروز نشد و هر دو خاندان تارگرین به شدت ضعیف شدند.
رینیرا تارگرین شخصیتی جاهطلب و قدرتمند بود که بر خلاف سنتهای رایج، برای تاج و تخت مبارزه کرد. او نماد شکستن قواعد و عواقب جاهطلبی بیحد و مرز است. «رقص اژدها» به لطف حضور اژدهاها، رویدادی دراماتیک و تاثیرگذار در تاریخ وستروس محسوب میشود.
رینیرا تارگرین در سریال «خاندان اژدها» که روایتگر وقایع پیش از «بازی تاج و تخت» است، به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی حضور دارد. داستان او به درک بهتر ریشههای سقوط نهایی سلسله تارگرین و اهمیت ثبات و صلح در وستروس کمک میکند.
رینیرا تارگرین، شاهزاده خانمی جاهطلب بود که درگیر نبردی خونین برای تاج و تخت شد. انتخاب او به عنوان وارث و ازدواجهای جنجالیاش، زمینهساز «رقص اژدها» شد. زندگی و مرگ او به عنوان یادآور عواقب جاهطلبی افراطی و جنگهای داخلی در تاریخ وستروس باقی مانده است.
اگر به دنیای فیلم و سریال علاقه مندید کلیک کنید.
تاریخ آخرین آپدیت: 12 ماه قبل