دنیای انیمه، اقیانوسی بیکران از داستانها، شخصیتها و دنیاهای خیالی است که هر سلیقهای را به خود جذب میکند. از حماسههای پر از مبارزه و ماجراجویی گرفته تا درامهای روانشناختی عمیق و کمدیهای خندهدار، انیمه یک مدیوم هنری قدرتمند است که مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را درنوردیده. اما با وجود هزاران عنوان منتشر شده، پیدا کردن آثاری که واقعاً ارزش وقت شما را داشته باشند، میتواند چالشبرانگیز باشد. اینجاست که ما به کمک شما میآییم.
در این مقاله جامع، سفری به قلب این دنیای شگفتانگیز خواهیم داشت و بهترین انیمه های تاریخ را از زوایای مختلف بررسی خواهیم کرد. هدف ما این است که یک راهنمای کامل برای شما باشیم؛ چه یک اوتاکوی (طرفدار پر و پا قرص انیمه) قدیمی باشید و چه به تازگی قدم در این مسیر گذاشتهاید. از رتبهبندیهای سایتهای معتبر جهانی مانند IMDb گرفته تا آثار کالت و تاثیرگذار در خود ژاپن، ما همه چیز را پوشش خواهیم داد. پس آماده شوید تا با شاهکارهایی آشنا شوید که نه تنها شما را سرگرم میکنند، بلکه ذهن شما را به چالش میکشند و تا مدتها در خاطرتان باقی میمانند.
بهترین انیمه های تاریخ از نظر IMDb

وقتی صحبت از رتبهبندی آثار سینمایی و تلویزیونی میشود، IMDb (Internet Movie Database) یکی از معتبرترین مراجع در جهان است. امتیازات این سایت که توسط میلیونها کاربر از سراسر جهان ثبت میشود، معیار خوبی برای سنجش کیفیت و محبوبیت یک اثر است. جالب است بدانید که در لیست ۲۵۰ سریال برتر تاریخ IMDb، انیمههای زیادی با امتیازات بسیار بالا حضور دارند که نشان از قدرت داستانگویی و کیفیت تولید آنها دارد. در ادامه، به برخی از بهترین انیمههای تاریخ که در قلههای IMDb جا خوش کردهاند، نگاهی میاندازیم.
1. کیمیاگر تمامفلزی: برادری (Fullmetal Alchemist: Brotherhood)
- امتیاز IMDb: 9.1
- خلاصه داستان: داستان در دنیایی میگذرد که کیمیاگری یک علم پیشرفته است. دو برادر به نامهای ادوارد و آلفونس الریک، در تلاش برای بازگرداندن مادر مرحومشان با استفاده از کیمیاگری ممنوعه، بهای سنگینی میپردازند. ادوارد پای چپ و آلفونس کل بدنش را از دست میدهد. ادوارد با فدا کردن دست راستش، روح برادرش را به یک زره فلزی پیوند میزند. حال، این دو برادر سفر پرماجرای خود را برای یافتن «سنگ فلاسفه» آغاز میکنند تا بدنهایشان را پس بگیرند، اما در این مسیر با توطئهای بزرگ در سطح کشور روبرو میشوند.
- چرا این انیمه خاص است؟
- داستان بینقص: FMAB یکی از کاملترین و بینقصترین خطوط داستانی را در تاریخ انیمه دارد. داستان بدون هیچ شاخ و برگ اضافی، با ریتمی عالی پیش میرود و هر قسمت، قطعهای مهم از پازل بزرگتر را تکمیل میکند.
- شخصیتپردازی عمیق: از شخصیتهای اصلی گرفته تا شخصیتهای فرعی و حتی منفی، همگی به خوبی پرداخت شدهاند. شما با آنها میخندید، گریه میکنید و برایشان اهمیت قائل میشوید.
- مفاهیم فلسفی: انیمه به مفاهیمی عمیق مانند «قانون تبادل برابر»، مرگ، فداکاری، گناه و رستگاری میپردازد و تماشاگر را به فکر فرو میبرد.
2. حمله به تایتان (Attack on Titan / Shingeki no Kyojin)
- امتیاز IMDb: 9.0
- خلاصه داستان: بشریت در آستانه انقراض، توسط موجودات غولپیکر و انسانخواری به نام تایتانها، در داخل سه دیوار عظیم پناه گرفته است. برای صد سال، این دیوارها حافظ جان انسانها بودهاند تا اینکه یک روز، یک تایتان غولآسا دیوار اول را خراب میکند و کابوس دوباره آغاز میشود. ارن یگر، پس از اینکه شاهد خورده شدن مادرش توسط یک تایتان است، قسم میخورد که تمام تایتانها را از روی زمین محو کند.
- چرا این انیمه خاص است؟
- هیجان و تعلیق بیوقفه: AOT استاد ایجاد تنش و لحظات شوکهکننده است. هیچ شخصیتی در امان نیست و هر لحظه ممکن است اتفاقی غیرمنتظره رخ دهد.
- پیچشهای داستانی هوشمندانه: داستان پر از راز و رمز است و با هر فصل، لایههای جدیدی از حقیقت دنیا و تاریخ آن فاش میشود که دیدگاه شما را کاملاً تغییر میدهد.
- اکشن بینظیر: سکانسهای مبارزه با «تجهیزات مانور سهبعدی» از لحاظ بصری خیرهکننده و از لحاظ کارگردانی، شاهکار هستند.
3. اشتاینز؛گیت (Steins;Gate)
- امتیاز IMDb: 9.1
- خلاصه داستان: رینتارو اوکابه، یک دانشمند خودخوانده و دیوانه است که به همراه دوستانش در یک آزمایشگاه کوچک، به طور تصادفی یک «مایکروویو تلفنی» میسازد که میتواند پیامهای متنی را به گذشته ارسال کند. این کشف کوچک، آنها را درگیر توطئهای بزرگ توسط سازمانی مرموز به نام SERN میکند و اوکابه را مجبور میکند تا برای نجات عزیزانش، بارها در زمان سفر کند و با عواقب وحشتناک دستکاری گذشته روبرو شود.
- چرا این انیمه خاص است؟
- داستان علمی-تخیلی هوشمندانه: این انیمه یکی از بهترین و منطقیترین داستانها با محوریت سفر در زمان را روایت میکند. مفاهیم پیچیدهای مانند خطوط زمانی، اثر پروانهای و پارادوکسها به شکلی قابل فهم و جذاب ارائه میشوند.
- شروع آرام، اوج طوفانی: نیمه اول انیمه ممکن است کمی کند به نظر برسد، اما صرف ساختن پایههای داستانی و شخصیتپردازی میشود. از نیمه دوم به بعد، داستان با سرعتی سرسامآور اوج میگیرد و شما را روی صندلی میخکوب میکند.
- درام روانشناختی عمیق: تماشای زجر کشیدن اوکابه در حلقههای بیپایان زمان و تلاشهای مذبوحانهاش برای تغییر سرنوشت، تجربهای بسیار احساسی و تکاندهنده است.
4. هانتر x هانتر (Hunter x Hunter 2011)
- امتیاز IMDb: 9.0
- خلاصه داستان: گون فریکس، پسری جوان و پرانرژی، متوجه میشود که پدرش که فکر میکرد مرده است، در واقع یک «هانتر» افسانهای است. هانترها افرادی نخبه هستند که به کارهای خارقالعادهای مانند شکار گنج، یافتن موجودات نادر و دستگیری مجرمان میپردازند. گون برای پیدا کردن پدرش، تصمیم میگیرد در آزمون سخت و مرگبار هانتر شرکت کند و در این مسیر با دوستانی وفادار و دشمنانی قدرتمند آشنا میشود.
- چرا این انیمه خاص است؟
- سیستم قدرت خلاقانه (نن): سیستم جادویی این دنیا به نام «نن» (Nen) یکی از بهترین و پیچیدهترین سیستمهای قدرت در تاریخ انیمه است که به شخصیتها اجازه میدهد تواناییهای منحصر به فرد و استراتژیک خلق کنند.
- آرکهای داستانی متنوع: هر آرک داستانی در HxH حس و حال متفاوتی دارد. از یک تورنمنت مبارزهای هیجانانگیز گرفته تا یک حراجی مافیایی و یک جنگ تمامعیار با موجوداتی تکاملیافته، این انیمه هرگز تکراری نمیشود.
- شخصیتهای خاکستری و پیچیده: هیچ شخصیت مطلقا خوب یا بدی در این دنیا وجود ندارد. حتی قهرمانان داستان نیز گاهی تصمیمات تاریکی میگیرند و دشمنان، انگیزههای قابل درکی دارند.
بهترین انیمه های تاریخ ژاپن
برخی انیمهها فراتر از یک سرگرمی، به بخشی از فرهنگ و هویت ملی ژاپن تبدیل شدهاند. این آثار نه تنها در گیشه موفق بودهاند، بلکه نسلها را تحت تاثیر قرار داده و به نمادهای فرهنگی تبدیل شدهاند. درک این انیمهها به معنای درک بخشی از روح جامعه ژاپن است.
1. دورائمون (Doraemon)
- تاثیر فرهنگی: اگر قرار باشد یک انیمه را به عنوان نماد فرهنگی ژاپن انتخاب کنیم، آن «دورائمون» است. این گربه رباتیک آبیرنگ که از قرن ۲۲ به گذشته آمده تا به پسری دست و پا چلفتی به نام نوبیتا کمک کند، برای چندین نسل از کودکان ژاپنی (و سراسر جهان) یک دوست خیالی بوده است. داستانهای ساده و آموزنده دورائمون، مفاهیمی مانند دوستی، تلاش و مهربانی را به کودکان میآموزد. این شخصیت آنقدر در ژاپن محبوب است که در سال ۲۰۰۸ به عنوان «سفیر انیمه» ژاپن انتخاب شد.
2. افسانه قهرمانان کهکشان (Legend of the Galactic Heroes)
- جایگاه در ژاپن: در حالی که در غرب کمتر شناخته شده است، در ژاپن این انیمه به عنوان یک اپرای فضایی حماسی و شاهکاری بیبدیل در داستانگویی سیاسی و نظامی شناخته میشود. این اثر به خاطر دیالوگهای فلسفی عمیق، شخصیتپردازی بینظیر و بررسی پیچیدگیهای جنگ، دموکراسی و استبداد مورد ستایش قرار میگیرد. بسیاری از منتقدان ژاپنی آن را «جنگ و صلح» دنیای انیمه مینامند.
3. نئون جنسیس اونگلیون (Neon Genesis Evangelion)
- انقلاب در صنعت انیمه: اونگلیون در دهه ۹۰ میلادی مانند یک بمب در صنعت انیمه ژاپن منفجر شد. این انیمه که در ظاهر یک داستان «مکا» (رباتهای غولپیکر) به نظر میرسید، در عمل یک اثر روانشناختی عمیق و اگزیستانسیال بود که به مفاهیمی چون افسردگی، انزوا و معنای وجود میپرداخت. اونگلیون ژانر مکا را از نو تعریف کرد و تاثیر آن بر نسلهای بعدی انیمهسازان ژاپنی غیرقابل انکار است. این انیمه هنوز هم موضوع بحث و تحلیلهای فراوان در ژاپن است.
4. موبایل سوت گاندام (Mobile Suit Gundam)
- خالق زیرژانر “Real Robot”: قبل از گاندام، رباتها در انیمهها موجوداتی شکستناپذیر و ابرقهرمان بودند. گاندام با معرفی رباتها به عنوان ماشینهای جنگی واقعی و آسیبپذیر، زیرژانر «ربات واقعی» (Real Robot) را پایهگذاری کرد. این سری به خاطر داستانهای پیچیده جنگی، درامهای سیاسی و تمرکز بر تاثیرات روانی جنگ بر سربازان، در ژاپن بسیار محبوب است و به یک فرنچایز عظیم با دهها سری و فیلم تبدیل شده است. مدلهای پلاستیکی رباتهای گاندام (گانپلا) یکی از پرفروشترین سرگرمیها در ژاپن است.
بهترین انیمه های تاریخ به ترتیب محبوبیت و تاثیرگذاری
محبوبیت یک انیمه لزوماً به معنای بهترین بودن آن نیست، اما وقتی یک اثر در سطح جهانی محبوب میشود و فرهنگ عامه را تحت تاثیر قرار میدهد، قطعاً کار خاصی انجام داده است. این انیمهها دروازههای ورود میلیونها نفر به دنیای انیمه بودهاند.
1. دراگون بال (Dragon Ball)
- پدرخوانده انیمههای شونن مدرن: تقریبا تمام انیمههای مبارزهای محبوبی که امروز میشناسیم، به نوعی مدیون «دراگون بال» هستند. مفاهیمی مانند مراحل قدرتگیری، تکنیکهای ویژه (مانند کامههامهها)، تورنمنتهای مبارزهای و تبدیل شدن دشمنان به دوستان، همگی توسط این اثر محبوب شدند. «دراگون بال زد» به یک پدیده جهانی تبدیل شد و راه را برای موج انیمه در غرب در دهه ۹۰ هموار کرد. تاثیر آن بر آثاری مانند ناروتو، بلیچ و وان پیس غیرقابل انکار است.
2. ناروتو (Naruto)
- یکی از “سه بزرگ”: ناروتو به همراه وان پیس و بلیچ، به عنوان «سه بزرگ» انیمههای شونن در دهه ۲۰۰۰ شناخته میشوند. داستان ناروتو اوزوماکی، نینجای جوانی که توسط اهالی روستایش طرد شده و آرزو دارد به بزرگترین نینجا (هوکاگه) تبدیل شود، با میلیونها نفر در سراسر جهان ارتباط برقرار کرد. مضامین دوستی، پشتکار در برابر سختیها و پذیرش، هسته اصلی این داستان حماسی را تشکیل میدهند. ناروتو یکی از موفقترین و تاثیرگذارترین فرنچایزهای رسانهای در تاریخ است.
3. دفترچه مرگ (Death Note)
- یک تریلر روانشناختی جهانی: دفترچه مرگ با داستانی هوشمندانه و تاریک، ثابت کرد که انیمه فقط برای مبارزات پر زرق و برق نیست. داستان دانشآموز نابغهای به نام لایت یاگامی که دفترچهای با قابلیت کشتن هر کسی که نامش در آن نوشته شود پیدا میکند، به یک بازی موش و گربه مرگبار با کارآگاه نابغهای به نام “L” تبدیل میشود. این انیمه به خاطر پیچشهای داستانی هوشمندانه، درگیریهای اخلاقی و دوئل فکری جذاب بین دو شخصیت اصلی، در سطح جهانی بسیار محبوب شد و بسیاری را که علاقهای به انیمههای معمول نداشتند، به این دنیا جذب کرد.
4. پوکمون (Pokémon)
- یک پدیده فرهنگی جهانی: شاید از نظر داستانی به عمق دیگر آثار این لیست نباشد، اما از نظر تاثیرگذاری و محبوبیت، کمتر اثری میتواند با پوکمون رقابت کند. این فرنچایز که با یک بازی ویدیویی شروع شد، به یک امپراتوری رسانهای شامل انیمه، فیلم، کارتهای بازی و اسباببازی تبدیل شد. انیمه پوکمون ماجراهای اش کچام و دوست وفادارش پیکاچو را دنبال میکند و رویای «گرفتن همه آنها» را به یک هدف جهانی برای کودکان و بزرگسالان تبدیل کرد. پوکمون یکی از نمادهای اصلی فرهنگ پاپ در اواخر دهه ۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ بود.
بهترین انیمه های تاریخ سریالی

برخی از بهترین داستانها در قالب سریالهای طولانی روایت میشوند، جایی که شخصیتها فرصت کافی برای رشد و تکامل دارند و دنیاها با جزئیات خیرهکنندهای ساخته میشوند. این انیمهها شاهکارهای قصهگویی طولانیمدت هستند.
1. وان پیس (One Piece)
- شاهکار دنیاسازی: با بیش از ۱۰۰۰ قسمت و همچنان در حال پخش، «وان پیس» نه تنها یک انیمه، بلکه یک حماسه مدرن است. داستان مانکی دی. لوفی، پسری که آرزو دارد پادشاه دزدان دریایی شود، در دنیایی وسیع و پر از جزایر عجیب، نژادهای مختلف و قدرتهای مرموز (میوههای شیطانی) اتفاق میافتد. نقطه قوت اصلی وان پیس، دنیاسازی بینظیر و شخصیتهای دوستداشتنی آن است. ایچیرو اودا، خالق این اثر، دنیایی آنچنان غنی و پر از جزئیات خلق کرده که تماشای آن مانند خواندن یک کتاب تاریخ فانتزی است.
2. گینتاما (Gintama)
- پادشاه کمدی و درام: «گینتاما» یک انیمه منحصر به فرد است که به طرز ماهرانهای کمدی پوچ و پارودی را با آرکهای داستانی جدی، دراماتیک و احساسی ترکیب میکند. داستان در دوره ادو ژاپن میگذرد که توسط فضاییها تسخیر شده. گینتوکی ساکاتا، یک سامورایی سابق، به همراه دوستانش یک مغازه همهکاره راه انداختهاند. این انیمه میتواند در یک قسمت شما را از خنده رودهبر کند و در قسمت بعدی با یک داستان تراژیک، اشک شما را درآورد. این توانایی در جابجایی بین ژانرها، گینتاما را به یکی از بهترین انیمههای سریالی تاریخ تبدیل کرده است.
3. هیولا (Monster)
- یک تریلر روانشناختی بینقص: «هیولا» اقتباسی وفادار از مانگای تحسینشده نائوکی اوراساوا است. داستان دکتر کنزو تنما، یک جراح مغز و اعصاب نابغه در آلمان را دنبال میکند که با نجات جان یک پسر بچه به نام یوهان لیبرت، ناخواسته یک هیولای جامعهستیز و قاتل زنجیرهای کاریزماتیک را به دنیا معرفی میکند. دکتر تنما در سفری پرخطر در سراسر اروپا، تلاش میکند تا اشتباه خود را جبران کرده و یوهان را متوقف کند. این انیمه یک مطالعه عمیق بر روی ماهیت خیر و شر، اخلاقیات و روانشناسی انسان است و یکی از بهترین داستانهای کارآگاهی-روانشناختی در هر مدیومی به شمار میرود.
4. موشیشی (Mushishi)
- شعری در قالب انیمه: «موشیشی» یک انیمه اپیزودیک و آرامشبخش است که تجربهای منحصر به فرد ارائه میدهد. داستان درباره گینکو، یک «موشیشی» است که در ژاپن فئودال سفر میکند و با موجودات اثیری و ابتدایی به نام «موشی» سر و کار دارد. موشیها نه خوب هستند و نه بد، بلکه صرفاً بخشی از طبیعت هستند، اما تعامل آنها با انسانها گاهی منجر به پدیدههای عجیب و بیماریهای مرموز میشود. هر قسمت یک داستان کوتاه و مستقل با مفاهیم عمیق فلسفی و زیستمحیطی است. تماشای موشیشی مانند قدم زدن در یک جنگل اسرارآمیز در یک روز مهآلود است.
بهترین انیمه های تاریخی
انیمههای تاریخی ما را به دورانها و فرهنگهای گذشته میبرند و داستانهایی جذاب را در بستری از وقایع واقعی یا الهامگرفته از تاریخ روایت میکنند. این آثار فرصتی عالی برای یادگیری و سرگرمی همزمان هستند.
1. حماسه وینلند (Vinland Saga)
- دوران وایکینگها: این انیمه بر اساس یکی از بهترین مانگاهای تاریخی ساخته شده و داستان تورفین، پسر یک جنگجوی افسانهای وایکینگ را روایت میکند. پس از کشته شدن پدرش توسط مزدوری به نام آسکلاد، تورفین قسم میخورد که انتقام بگیرد و به گروه آسکلاد میپیوندد تا فرصتی برای دوئل پیدا کند. فصل اول انیمه یک داستان حماسی و خشن از انتقام در بستر تهاجم وایکینگها به انگلستان است. اما داستان در ادامه به یک کاوش عمیق فلسفی در مورد جنگ، بردگی و معنای یک «جنگجوی واقعی» تبدیل میشود.
2. سامورایی چامپلو (Samurai Champloo)
- ترکیب تاریخ با فرهنگ مدرن: این انیمه از کارگردان افسانهای، شینیچیرو واتانابه (کارگردان Cowboy Bebop)، یک اثر استایلیش و منحصر به فرد است. داستان در دوره ادو ژاپن اتفاق میافتد و ماجراهای دو شمشیرزن کاملاً متفاوت، موگن (یک مبارز آنارشیست با سبک مبارزه شبیه به بریک-دنس) و جین (یک رونین آرام و سنتی) را دنبال میکند که توسط دختری به نام فوو استخدام میشوند تا به او در پیدا کردن «ساموراییای که بوی گل آفتابگردان میدهد» کمک کنند. چیزی که این انیمه را خاص میکند، ترکیب استادانه فضای تاریخی سامورایی با موسیقی هیپ-هاپ و فرهنگ مدرن است.
3. دورورو (Dororo)
- ژاپن در دوره سنگوکو: این انیمه بازسازی یک مانگای کلاسیک از اسامو تزوکا (پدر مانگا) است. یک دایمیو (ارباب فئودال) برای به دست آوردن قدرت، پسر تازه متولد شده خود را به ۴۸ شیطان پیشکش میکند. هر شیطان یک قسمت از بدن نوزاد را میگیرد. نوزاد که زنده مانده، توسط یک پزشک پیدا شده و با اعضای مصنوعی بزرگ میشود. حال این جوان به نام هیاکیمارو، برای پس گرفتن اعضای بدنش، به شکار شیاطین میپردازد. «دورورو» یک داستان تاریک و احساسی درباره انسانیت، فداکاری و جستجوی هویت در دوران پرآشوب سنگوکو است.
4. پادشاهی (Kingdom)
- چین باستان و وحدت امپراتوری: این انیمه بر اساس مانگایی بسیار محبوب، داستان دوره دولتهای جنگطلب در چین باستان را روایت میکند و بر روی دو شخصیت اصلی تمرکز دارد: شین، یک برده یتیم که آرزو دارد به بزرگترین ژنرال زیر آسمان تبدیل شود، و یی ژنگ، پادشاه جوان ایالت چین که رویای متحد کردن کل چین را در سر دارد. «کینگدام» یک حماسه جنگی عظیم با نبردهای استراتژیک در مقیاس بزرگ، توطئههای سیاسی پیچیده و شخصیتهای کاریزماتیک است. این انیمه تصویری هیجانانگیز از یکی از مهمترین دورههای تاریخ چین ارائه میدهد.
بهترین انیمههای تاریخ سینما

انیمههای سینمایی اغلب با بودجههای کلان و توسط بهترین استعدادهای صنعت ساخته میشوند و تجربهای فشرده و خیرهکننده را ارائه میدهند. این آثار نه تنها در ژاپن بلکه در جشنوارههای معتبر جهانی مانند اسکار و برلین نیز درخشیدهاند.
1. شهر اشباح (Spirited Away)
- کارگردان: هایائو میازاکی (استودیو جیبلی)
- چرا شاهکار است؟ این انیمه که برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند شده، به عقیده بسیاری بهترین اثر هایائو میازاکی و یکی از بهترین انیمیشنهای تاریخ است. داستان دختری به نام چیهیرو که به همراه والدینش به طور اتفاقی وارد دنیای ارواح میشود، یک داستان بلوغ جادویی و خیرهکننده است. دنیاسازی بینظیر، انیمیشن روان و پر از جزئیات، شخصیتهای به یادماندنی (از بیچهره گرفته تا یوبابا) و موسیقی جو هیسایشی، تجربهای فراموشنشدنی خلق میکنند.
2. آکیرا (Akira)
- کارگردان: کاتسوهیرو اوتومو
- چرا شاهکار است؟ «آکیرا» یک نقطه عطف در تاریخ انیمه است. این فیلم سایبرپانکی که در سال ۱۹۸۸ اکران شد، با انیمیشن فوقالعاده باکیفیت و داستان پیچیدهاش، درک غربیها از انیمه را برای همیشه تغییر داد و ثابت کرد که انیمیشن میتواند یک مدیوم برای داستانهای جدی و بزرگسالانه باشد. داستان در شهر نئو-توکیو پس از جنگ جهانی سوم اتفاق میافتد و در مورد یک گروه موتورسوار خلافکار است که با یک پروژه نظامی سری درگیر میشوند. جلوههای بصری آکیرا حتی امروز هم نفسگیر است.
3. نام تو (Your Name / Kimi no Na wa)
- کارگردان: ماکوتو شینکای
- چرا شاهکار است؟ «نام تو» یک پدیده فرهنگی و یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ ژاپن است. داستان دو نوجوان، تاکی (پسری در توکیو) و میتسوها (دختری در یک روستای دورافتاده)، را روایت میکند که به طور مرموزی بدنهایشان با یکدیگر جابجا میشود. چیزی که به عنوان یک کمدی رمانتیک شروع میشود، به تدریج به یک درام احساسی و هیجانانگیز با پیچشی غافلگیرکننده تبدیل میشود. انیمیشن خیرهکننده و چشمنواز، موسیقی زیبا و داستانی که با قلب شما بازی میکند، این فیلم را به یک تجربه بینظیر تبدیل کرده است.
4. پرنسس مونونوکه (Princess Mononoke)
- کارگردان: هایائو میازاکی (استودیو جیبلی)
- چرا شاهکار است؟ این انیمه یکی از تاریکترین و پیچیدهترین آثار میازاکی است. داستان در ژاپن فئودال میگذرد و درگیری بین انسانها (که برای پیشرفت صنعتی، جنگل را نابود میکنند) و خدایان و ارواح جنگل را به تصویر میکشد. شخصیت اصلی، آشیتاکا، در این میان گرفتار شده و تلاش میکند تا راهی برای صلح پیدا کند. «پرنسس مونونوکه» یک حماسه زیستمحیطی قدرتمند با شخصیتهای خاکستری و بدون پاسخهای ساده است. این فیلم به زیبایی نشان میدهد که در جنگ بین طبیعت و انسان، هیچ طرفی کاملاً حق یا ناحق نیست.
5. آبی تمامعیار (Perfect Blue)
- کارگردان: ساتوشی کن
- چرا شاهکار است؟ این تریلر روانشناختی، یک شاهکار دلهرهآور و پیشگامانه از کارگردان فقید، ساتوشی کن است. داستان یک ستاره موسیقی پاپ به نام میما را دنبال میکند که تصمیم میگیرد خوانندگی را رها کرده و بازیگر شود. اما این تغییر مسیر، او را وارد یک کابوس روانشناختی میکند که در آن مرز بین واقعیت، خیال و دنیای مجازی محو میشود. «آبی تمامعیار» یک نقد هوشمندانه بر فرهنگ شهرت، وسواس طرفداران و از دست دادن هویت در عصر اینترنت است. این فیلم به شدت الهامبخش کارگردانان بزرگی مانند دارن آرونوفسکی برای فیلم «قوی سیاه» بوده است.
بهترین ویلن های تاریخ انیمه
یک قهرمان خوب به یک شخصیت شرور (ویلن) عالی نیاز دارد. بهترین ویلنها صرفاً موجوداتی شیطانی نیستند؛ آنها شخصیتهایی پیچیده با فلسفه، کاریزما و انگیزههای قابل درک هستند که قهرمان داستان و باورهای تماشاگر را به چالش میکشند.
1. یوهان لیبرت (Johan Liebert) – از انیمه Monster
- چرا بهترین است؟ یوهان لیبرت تعریف یک «هیولای» واقعی است. او قدرت فراطبیعی ندارد، اما با هوش سرشار، کاریزما و توانایی بینظیر در دستکاری روان انسانها، میتواند دنیا را به آشوب بکشد. او نماد پوچگرایی مطلق است و هدفش این است که ثابت کند زندگی بیارزش است. ترسناکترین جنبه یوهان این است که او به ندرت خودش دست به کاری میزند؛ او فقط ذهن دیگران را مسموم میکند تا بدترین جنبههای وجودشان را آشکار کنند. او یک شر مطلق است که در قالب یک انسان زیبا و آرام پنهان شده.
2. گریفیت (Griffith) – از انیمه Berserk
- چرا بهترین است؟ گریفیت یکی از پیچیدهترین و تراژیکترین ویلنهای تاریخ است. او به عنوان رهبر کاریزماتیک و جاهطلب گروه مزدور «باند شاهین» شروع میکند و آرزو دارد پادشاهی خود را بسازد. او نماد رویا و جاهطلبی است. اما چیزی که او را به یک ویلن بزرگ تبدیل میکند، «انتخاب» او در لحظه ناامیدی مطلق است. او برای رسیدن به رویایش، حاضر میشود انسانیت خود و عزیزترین کسانش را فدا کند. این عمل فداکاری خودخواهانه (Eclipse)، یکی از تکاندهندهترین و به یادماندنیترین لحظات در تاریخ مانگا و انیمه است و گریفیت را به نماد خیانت و جاهطلبی بیحد و مرز تبدیل میکند.
3. مرuem (Meruem) – از انیمه Hunter x Hunter
- چرا بهترین است؟ مرuem، پادشاه مورچههای کیمرا، به عنوان یک موجود بیرحم و قدرتمند متولد میشود که انسانها را صرفاً غذا میبیند. او در ابتدا یک ویلن تکبعدی به نظر میرسد. اما چیزی که او را استثنایی میکند، تکامل شخصیتی باورنکردنی اوست. از طریق تعاملاتش با یک دختر نابینای انسان به نام کوموگی، مرuem به تدریج با مفاهیمی مانند هویت، عشق و انسانیت آشنا میشود. قوس شخصیتی او از یک هیولای مطلق به موجودی که هویت خود را زیر سوال میبرد، یکی از بهترین و احساسیترین داستانهای رستگاری یک ویلن در تاریخ انیمه است.
4. لایت یاگامی (Light Yagami) – از انیمه Death Note
- چرا بهترین است؟ لایت یاگامی از این جهت منحصر به فرد است که هم قهرمان و هم ویلن داستان است. ما داستان را از دید او دنبال میکنیم. او با نیتی به ظاهر خوب (پاک کردن دنیا از جنایتکاران) شروع میکند، اما قدرت مطلق دفترچه مرگ به تدریج او را فاسد میکند. لایت به یک خودشیفته تمامعیار تبدیل میشود که خود را «خدای دنیای جدید» میداند و هر کسی را که سر راهش قرار بگیرد، حتی افراد بیگناه را، از بین میبرد. تماشای سقوط اخلاقی او و دوئل فکریاش با L، یک کاوش جذاب در مورد قدرت، عدالت و فساد است.
معرفی بهترین انیمههای ورزشی
انیمههای ورزشی فقط در مورد ورزش نیستند. آنها داستانهایی الهامبخش در مورد کار گروهی، پشتکار، غلبه بر شکست و دوستی هستند که میتوانند حتی کسانی که به ورزش علاقهای ندارند را به هیجان بیاورند.
1. هایکیو!! (!!Haikyuu)
- ورزش: والیبال
- چرا بهترین است؟ «هایکیو» به عقیده بسیاری، پادشاه انیمههای ورزشی مدرن است. داستان شویو هیناتا، پسری کوتاهقد با آرزوهای بزرگ در والیبال، و توبیو کاگیاما، یک پاسور نابغه ولی خودخواه، که با وجود اختلافاتشان مجبورند در یک تیم بازی کنند. این انیمه در به تصویر کشیدن هیجان مسابقات والیبال بینظیر است. هر مسابقه پر از استراتژی، تنش و لحظات حماسی است. اما قلب هایکیو، شخصیتهای دوستداشتنی و پویایی تیمی آن است. شما برای تکتک اعضای تیم کاراسونو و حتی رقبایشان اهمیت قائل میشوید.
2. اسلم دانک (Slam Dunk)
- ورزش: بسکتبال
- چرا بهترین است؟ «اسلم دانک» یک کلاسیک جاودانه و یکی از تاثیرگذارترین انیمههای ورزشی تاریخ است. داستان هانامیچی ساکوراگی، یک پسر خلافکار و قدبلند که برای تحت تاثیر قرار دادن یک دختر وارد تیم بسکتبال میشود، اما به تدریج عاشق این ورزش میشود. اسلم دانک ترکیبی عالی از کمدی خندهدار و مسابقات بسکتبال واقعگرایانه و هیجانانگیز است. این انیمه نقش بزرگی در محبوب کردن بسکتبال در ژاپن و سراسر آسیا در دهه ۹۰ داشت.
3. هاجیمه نو ایپو (Hajime no Ippo)
- ورزش: بوکس
- چرا بهترین است؟ این انیمه داستان ایپو ماکونوچی، یک پسر دبیرستانی خجالتی و ضعیف که همیشه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد را روایت میکند. پس از آشنایی با یک بوکسور حرفهای، ایپو دنیای بوکس را کشف میکند و سفری طولانی را برای تبدیل شدن به یک قهرمان آغاز میکند. «هاجime نو ایپو» در به تصویر کشیدن جنبههای فنی و ذهنی بوکس فوقالعاده است. مسابقات پر از هیجان و ضربات سنگین هستند، اما مهمتر از آن، انیمه یک داستان الهامبخش در مورد پیدا کردن اعتماد به نفس و معنای واقعی «قدرتمند بودن» است.
4. پینگ پنگ: انیمیشن (Ping Pong The Animation)
- ورزش: پینگ پنگ
- چرا بهترین است؟ فریب سبک هنری غیرمتعارف و سورئال این انیمه را نخورید. «پینگ پنگ» یکی از عمیقترین و روانشناختیترین انیمههای ورزشی است. داستان دو دوست دوران کودکی، پکو و اسمایل، که هر دو استعداد ذاتی در پینگ پنگ دارند اما نگرشهای کاملاً متفاوتی به این ورزش و زندگی دارند. این انیمه کمتر بر روی خود مسابقات و بیشتر بر روی روانشناسی شخصیتها، استعداد، سختکوشی و فشاری که برای بهترین بودن وجود دارد، تمرکز میکند. یک شاهکار هنری و فلسفی در قالب یک انیمه ورزشی.
بهترین انیمه های کمدی

گاهی اوقات تنها چیزی که نیاز داریم، یک خنده از ته دل است. انیمههای کمدی با تنوع بسیار زیاد، از کمدیهای موقعیت گرفته تا پارودیهای هوشمندانه و طنز پوچ، میتوانند روز شما را بسازند.
1. گینتاما (Gintama)
- چرا بهترین است؟ بله، دوباره گینتاما! این انیمه آنقدر در کمدی استاد است که باید در صدر هر لیستی قرار بگیرد. گینتاما استاد پارودی است و تقریباً تمام انیمهها، فیلمها و جنبههای فرهنگ پاپ ژاپن را به سخره میگیرد. جوکهای هوشمندانه، شخصیتهای عجیب و غریب و موقعیتهای абсурд و خندهدار، این انیمه را به یک تجربه کمدی بینظیر تبدیل کرده است.
2. زندگی فاجعهبار سایکی کوسوئو (The Disastrous Life of Saiki K.)
- چرا بهترین است؟ این انیمه یک کمدی سریع و بیوقفه است. سایکی کوسوئو یک دانشآموز دبیرستانی با تمام قدرتهای ماورایی قابل تصور (تلهپاتی، تلهکینزی، سفر در زمان و…) است. اما تنها آرزوی او این است که یک زندگی عادی و آرام داشته باشد. متاسفانه، دوستان عجیب و غریب و موقعیتهای دیوانهواری که برایش پیش میآید، هرگز به او این اجازه را نمیدهند. دیالوگهای سریع، جوکهای پشت سر هم و تلاشهای مداوم سایکی برای پنهان کردن قدرتهایش، یک ترکیب کمدی عالی میسازد.
3. کونوسوبا: برکت خدا در این دنیای شگفتانگیز! (KonoSuba: God’s Blessing on this Wonderful World!)
- چرا بهترین است؟ «کونوسوبا» یک پارودی هوشمندانه بر روی ژانر محبوب اما کلیشهای «ایسکای» (Isekai – انتقال به دنیای دیگر) است. کازوما، یک پسر геймер که پس از یک مرگ خجالتآور به دنیای فانتزی منتقل میشود، به جای اینکه یک قهرمان قدرتمند باشد، با یک گروه کاملاً ناکارآمد و به دردنخور همراه میشود: یک الهه بیمصرف، یک جادوگر که فقط یک طلسم بلد است و یک شوالیه که نمیتواند ضرباتش را به هدف بزند. تعاملات این گروه فاجعهبار و بدشانسیهای مداومشان، یکی از خندهدارترین انیمههای دهه اخیر را رقم زده است.
4. نیچیجو (Nichijou – My Ordinary Life)
- چرا بهترین است؟ عنوان این انیمه («زندگی عادی من») کاملاً کنایهآمیز است. «نیچیجو» موقعیتهای کاملاً عادی و روزمره زندگی دانشآموزان دبیرستانی را میگیرد و آنها را به شکلی سورئال و اغراقآمیز به تصویر میکشد. یک گاز ساده سگ میتواند به یک نبرد حماسی تبدیل شود و سفارش قهوه به یک موقعیت پر از تعلیق. انیمیشن باکیفیت و خلاقانه و طنز абсурд و غیرمنتظره، نیچیجو را به یک تجربه کمدی هنری و منحصر به فرد تبدیل کرده است.
معرفی بهترین انیمه های کوتاه
لازم نیست یک انیمه صدها قسمت داشته باشد تا عالی باشد. برخی از بهترین داستانها در قالب سریالهای کوتاه (معمولاً ۱۲-۱۳ قسمتی) روایت میشوند که داستانی فشرده و کامل را ارائه میدهند و برای کسانی که وقت کمتری دارند، عالی هستند.
1. کد گیاس: لولوش شورشی (Code Geass: Lelouch of the Rebellion)
- تعداد قسمتها: ۵۰ (دو فصل ۲۵ قسمتی)
- چرا بهترین است؟ «کد گیاس» یک تریلر سیاسی و نظامی پر از هیجان، استراتژی و پیچشهای داستانی است. داستان لولوش، یک شاهزاده تبعیدی که قدرتی به نام «گیاس» (توانایی فرمان دادن مطلق به دیگران) به دست میآورد و انقلابی را علیه امپراتوری ظالم بریتانیا رهبری میکند. این انیمه به خاطر شخصیت اصلی کاریزماتیک و ضدقهرمانش (لولوش)، نبردهای مکا استراتژیک و یکی از بهترین و بحثبرانگیزترین پایانبندیهای تاریخ انیمه، مشهور است.
2. دختر جادویی مادوکای ماگیکا (Puella Magi Madoka Magica)
- تعداد قسمتها: ۱۲
- چرا بهترین است؟ در نگاه اول، «مادوکا ماگیکا» یک انیمه دختر جادویی کلیشهای به نظر میرسد. اما این ظاهر کاملاً فریبنده است. این انیمه یک ساختارشکنی تاریک و روانشناختی از این ژانر است. داستان به بررسی بهای سنگین آرزوها و ناامیدی میپردازد و پر از پیچشهای داستانی شوکهکننده و تراژدی است. «مادوکا ماگیکا» یک شاهکار فشرده است که تا مدتها ذهن شما را درگیر خواهد کرد.
3. پاکشده (Erased / Boku dake ga Inai Machi)
- تعداد قسمتها: ۱۲
- چرا بهترین است؟ ساتورو فوجینوما، یک مانگاکای ۲۹ ساله، توانایی خاصی به نام «احیا» دارد که او را چند دقیقه به گذشته برمیگرداند تا از یک فاجعه جلوگیری کند. اما وقتی مادرش به قتل میرسد و او به عنوان مظنون اصلی شناخته میشود، قدرتش او را ۱۸ سال به گذشته، به دوران کودکیاش، پرتاب میکند. او حالا فرصت دارد نه تنها مادرش، بلکه همکلاسیاش را که در کودکی ربوده شده بود، نجات دهد. «پاکشده» یک تریلر معمایی بسیار هیجانانگیز و احساسی است که شما را تا آخرین لحظه درگیر نگه میدارد.
4. کابوی بیباپ (Cowboy Bebop)
- تعداد قسمتها: ۲۶
- چرا بهترین است؟ «کابوی بیباپ» به عقیده بسیاری، یک شاهکار بینقص و یکی از بهترین دروازههای ورود به دنیای انیمه است. داستان گروهی از جایزهبگیران فضایی که با سفینه «بیباپ» در منظومه شمسی سفر میکنند و برای پول، مجرمان را دستگیر میکنند. این انیمه ترکیبی استادانه از ژانرهای مختلف است: وسترن فضایی، فیلم نوآر، اکشن و کمدی. هر قسمت اغلب یک داستان مستقل دارد، اما یک خط داستانی عمیق و غمانگیز در مورد گذشته شخصیتها، به ویژه اسپایک اسپیگل، در پسزمینه جریان دارد. موسیقی جاز فوقالعاده این انیمه نیز یکی از بهترین саундтрекهای تاریخ است.
چرا انیمه Fate/Zero یکی از بهترین انیمه های تاریخ است؟

در میان انبوهی از انیمههای عالی، برخی آثار به دلیل بلوغ داستانی، عمق فلسفی و کیفیت تولید بینظیر، جایگاهی ویژه پیدا میکنند. Fate/Zero دقیقاً یکی از همین آثار است. این انیمه که پیشدرآمدی بر داستان Fate/Stay Night است، نه تنها یکی از بهترین ورودیها در فرنچایز عظیم Fate محسوب میشود، بلکه به تنهایی یک شاهکار تراژیک و تفکربرانگیز است که استانداردهای جدیدی را در داستانگویی بزرگسالانه در انیمه تعریف کرد. اما چه چیزی Fate/Zero را تا این حد خاص میکند؟
1. یک تراژدی یونانی در قالبی مدرن
قلب داستان Fate/Zero، چهارمین جنگ برای «جام مقدس» است؛ جامی که میتواند هر آرزویی را برآورده کند. هفت جادوگر (ارباب) با احضار هفت روح قهرمان از تاریخ و افسانهها (خدمتگزار)، در یک نبرد سلطنتی مرگبار در شهر فویوکی شرکت میکنند. برخلاف بسیاری از انیمههای مبارزهای که بر روی پیروزی و رشد قهرمان تمرکز دارند، Fate/Zero از همان ابتدا بوی تراژدی میدهد. این یک داستان در مورد قهرمانان نیست؛ بلکه در مورد افرادی با ایدئولوژیهای متضاد است که حاضرند برای رسیدن به اهدافشان، دست به هر کاری بزنند. سرنوشت شخصیتها از پیش نوشته شده و تماشای تلاشهای مذبوحانه آنها برای رسیدن به آرزوهایی که میدانیم به فاجعه ختم میشود، تجربهای تلخ و قدرتمند است.
2. نبرد ایدئولوژیها، نه خیر و شر
بزرگترین نقطه قوت Fate/Zero، شخصیتپردازی و تقابل فلسفی آنهاست. در این جنگ، هیچ طرف مطلقا خوب یا بدی وجود ندارد. هر شخصیت، یک ایدئولوژی و یک تعریف خاص از «عدالت» و «رستگاری» را نمایندگی میکند:
- کیریتسوگو امیا: قهرمان اصلی داستان، یک قاتل بیرحم است که با شعار «قربانی کردن عدهای کم برای نجات عدهای زیاد» عمل میکند. او برای رسیدن به صلح جهانی، حاضر است دست به اعمال غیراخلاقی بزند. او یک ضدقهرمان تراژیک است که در جستجوی یک هدف آرمانگرایانه، انسانیت خود را از دست میدهد.
- سیبر (آرتوریا پندراگون): خدمتگزار کیریتسوگو و پادشاه افسانهای بریتانیا. او نماد شرافت، جوانمردی و حکومت عادلانه است. تقابل دائمی او با روشهای عملگرایانه و بیرحمانه اربابش، هسته اصلی درام داستان را تشکیل میدهد.
- اسکندر مقدونی (رایدر): پادشاه فاتح و کاریزماتیک که نماد شکوه، افتخار و لذت بردن از زندگی است. او با شخصیت بزرگ و رویکرد جسورانهاش به جنگ، همه را تحت تاثیر قرار میدهد و فلسفهاش در تضاد کامل با تنهایی و انزوای سیبر قرار دارد.
- کوتومینه کیری: کشیشی که در جستجوی معنای وجود خود است و به تدریج متوجه میشود که از رنج و عذاب دیگران لذت میبرد. او ویلن اصلی داستان نیست، بلکه یک کاوشگر در تاریکترین زوایای روان انسان است.
این نبرد ایدئولوژیها، Fate/Zero را از یک انیمه اکشن صرف، به یک بحث فلسفی عمیق در مورد اخلاق، فداکاری و ماهیت قهرمانی تبدیل میکند.
3. کیفیت تولید بینظیر و خیرهکننده
استودیو Ufotable با ساخت Fate/Zero، استانداردهای جدیدی را برای انیمیشن تلویزیونی تعریف کرد. کیفیت انیمیشن، به ویژه در سکانسهای مبارزه، در سطح بهترین فیلمهای سینمایی است. استفاده استادانه از CGI در کنار انیمیشن دو بعدی، مبارزاتی روان، پرجزئیات و بصری خیرهکننده خلق کرده است. کارگردانی سینمایی، طراحی شخصیتهای جذاب و توجه وسواسگونه به جزئیات، هر فریم از این انیمه را به یک اثر هنری تبدیل میکند.
در کنار انیمیشن، موسیقی متن حماسی و فراموشنشدنی یوکی کاجیورا (Yuki Kajiura) قرار دارد که به طور کامل فضای تاریک، تراژیک و باشکوه داستان را تکمیل میکند. موسیقی Fate/Zero به تنهایی یکی از بهترین саундтрекهای تاریخ انیمه است.
بر اساس سایت معتبر IMDb، بهترین انیمه تاریخ کدام است؟
بر اساس رتبهبندی کاربران سایت IMDb، انیمه کیمیاگر تمامفلزی: برادری (Fullmetal Alchemist: Brotherhood) با امتیاز خیرهکننده 9.1، اغلب در صدر لیست بهترین سریالهای تاریخ (نه فقط انیمه) قرار میگیرد. داستان بینقص، شخصیتپردازی عمیق و مفاهیم فلسفی آن، دلایل اصلی این موفقیت هستند.
برای کسی که تازه میخواهد انیمه دیدن را شروع کند، چه اثری پیشنهاد میشود؟
انیمه دفترچه مرگ (Death Note) یک نقطه شروع عالی است. این انیمه با داستان تریلر روانشناختی هوشمندانه و مستقل خود که تنها ۳۷ قسمت دارد، بسیاری از افرادی را که حتی علاقهای به انیمههای معمول نداشتند، به این دنیا جذب کرده است. دوئل فکری جذاب بین دو شخصیت اصلی، آن را بسیار گیرا میکند.
آیا انیمه ورزشی خوبی وجود دارد که فقط درباره ورزش نباشد؟
بله، انیمه هایکیو!! (Haikyuu!!) یک نمونه برجسته است. این انیمه والیبال علاوه بر به تصویر کشیدن هیجان مسابقات، یک داستان الهامبخش در مورد کار گروهی، پشتکار، غلبه بر شکست و دوستیهای عمیق است که حتی کسانی که به ورزش علاقهای ندارند را به خود جذب میکند.c
بهترین انیمه سینمایی که برنده جایزه اسکار شده کدام است؟
انیمه سینمایی شهر اشباح (Spirited Away) به کارگردانی هایائو میازاکی، نه تنها برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند شده، بلکه به عقیده بسیاری یکی از بهترین انیمیشنهای تاریخ سینما در سراسر جهان است.
چرا انیمه Fate/Zero یک اثر بزرگسالانه و خاص محسوب میشود؟
Fate/Zero به دلیل روایت یک تراژدی بیرحمانه و تمرکز بر نبرد ایدئولوژیها به جای نبرد ساده خیر و شر، یک اثر بزرگسالانه است. شخصیتهای آن پیچیده هستند و داستان از دادن پاسخهای ساده به سوالات فلسفی و اخلاقی پیچیده امتناع میکند و همین موضوع آن را خاص میکند.
تاریخ آخرین آپدیت: 2 هفته قبل