بازگشت به مجموعهی بازی Carmen Sandiego، حسی نوستالژیک را در مخاطب زنده میکند. گویی در زیرزمین خانهی کودکی قدم میزنید، جایی که گرد و غبار خاطرات بر جعبهها و قفسهها نشسته است. هر شیء، هر گوشه، داستانی از گذشته را روایت میکند. وقتی کارمن، با آن بارانی نمادین و کلاه فدورا، روی صفحه ظاهر میشود، مخاطب به دوران کودکی خود بازمیگردد، زمانی که با دانشی نوپا از ریاضی، جغرافیا و تاریخ، به دنبال حل معمای جدید کارمن بود.
حالا، پس از گذشت چهل سال، کارمن سندیگو هنوز هم همان هیجان حل معما از طریق جمعآوری سرنخها را به مخاطب القا میکند. اما آیا این بازگشت به گذشته، فقط یک نوستالژی شیرین است یا کارمن سندیگو، با اضافات مدرن و رابط کاربری جدیدش، توانسته است مخاطبان امروزی را نیز جذب کند؟ در این مقاله، به بررسی دقیق بازی Carmen Sandiego میپردازیم و نقاط قوت و ضعف آن را واکاوی میکنیم.
بازی Carmen Sandiego: سفری جهانی برای نجات فناوری
بازی Carmen Sandiego، ساختهی گیملافت بریزبن در استرالیا، قهرمان سابق دنیای تبهکاران را در سفری برای بازیابی فناوریهای مهمی که توسط عوامل سازمان شرور “VILE” در سراسر جهان به سرقت رفتهاند، همراه میکند. این بازی، همانند سریهای اصلی که از سال 1985 با “کارمن سندیگو در کجای جهان است؟” آغاز شد، شما را به جمعآوری سرنخها و حل معماها در مکانهای واقعی مختلف دعوت میکند تا بتوانید عامل شرور را قبل از اتمام زمان ردیابی کنید.
هر مرحله به چندین موقعیت مکانی تقسیم میشود. شما باید از تمام سرنخها استفاده کنید تا نه تنها هویت عامل “VILE” دخیل در جرم فعلی را مشخص کنید (با محدود کردن فهرست مظنونان احتمالی)، بلکه مقصد بعدی سفر خود را نیز تعیین کنید. زمان مناسبی برای هر مرحله در نظر گرفته شده است که بسته به تصمیمات شما به تدریج کاهش مییابد. اگر مانند من، تمام مکانها را برای کشف حداکثر سرنخها بررسی کنید، همچنان زمان کافی برای سفر به تمام شهرها و حل جرم خواهید داشت. این رویکرد، ترکیبی جذاب از اکتشاف، حل معما و مدیریت زمان را ارائه میدهد و بازیکن را درگیر یک ماجراجویی جهانی هیجانانگیز میکند.

بازی Carmen Sandiego: آموزش در قالب یک ماجراجویی جهانی
بازی Carmen Sandiego، بیش از هر چیز، یک ابزار آموزشی سطح بالا است. شما در حین بازی، به شکلی فراتر از یک دایرهالمعارف، با مکانهایی که بازدید میکنید آشنا میشوید و از این دانش جدید برای هدایت خود از یک مکان به مکان دیگر و ردیابی تبهکار مورد نظر استفاده میکنید. اکثر مراحل، همان مسیر اصلی را دنبال میکنند، و هر مکان (از ریو تا ژاپن و حتی بریزبن) به سه مینیگیم تقسیم میشود.
در بیشتر موارد، انیمیشنی ساده از عوامل “VILE” را میبینید که ناخواسته سرنخهایی از محل اختفای خود ارائه میدهند. در برخی دیگر، تعامل بیشتری وجود دارد، به طوری که شما به عنوان کارمن، یک مکان کوچک را کاوش میکنید و برای پیشروی، معماها را حل میکنید.
با وجود سادگی، تنوع کافی در مراحل اکتشافی کارمن وجود دارد که از تکرار جلوگیری میکند. در یک مرحله، باید پشت سر یکی از اعضای “VILE” پنهان شوید و سعی کنید تا زمانی که به اندازه کافی نزدیک نشدید، دیده نشوید تا بتوانید چیزی را از جیب او بردارید. در مراحل دیگر، باید سرنخهای کافی را در یک منطقه پیدا کنید، حواسپرتیهایی ایجاد کنید تا از شناسایی جلوگیری کنید یا بفهمید که اعضای “VILE” واقعاً چه نقشهای در سر دارند. شخصاً، دوست داشتم این نوع مراحل بیشتر باشند، زیرا به نظر میرسید بخش زیادی از بازی به جعبههای گفتگوی ساده و شخصیتهای ثابت روی صفحه متکی است. به عبارت دیگر، پتانسیل برای تعامل بیشتر و مراحل هیجانانگیزتر وجود داشت.

سادگی هدفمند و تجربهای مناسب برای مخاطب جوان
اکثر معماها در بازی Carmen Sandiego، ساده و سرراست طراحی شدهاند تا بازیکنان جوان را بدون ایجاد سردرگمی یا ناامیدی هدایت کنند. اتصال کلمات مناسب به یکدیگر، باز کردن یک گاوصندوق، باز کردن گره کابلهای برق، همگی به صورت رنگارنگ و با آموزشهای واضح و روشن ارائه میشوند، به طوری که حتی افراد مسنتر نیز میتوانند آنها را درک کنند. مطمئناً کودکان این معماها را جذابتر و شاید به نوعی چالشبرانگیزتر خواهند یافت، و من شخصاً از فلسفه طراحی اصلی بازی قدردانی میکنم.
واضح است که بازی Carmen Sandiego برای دستگاههای کوچک و قابل حمل طراحی شده است. لوگوهای برجسته و رنگهای روشن ممکن است در یک تلویزیون بزرگ زیبا به نظر برسند، اما این بازی برای آیپد یا نینتندو سوییچ مناسبتر است. این موضوع در مورد کنترلهای بازی نیز صدق میکند، که با کنترلر DualSense به طور قابل قبولی کار میکند، اما با صفحه لمسی روانتر خواهد بود. این بدان معنا نیست که تجربه بازی بد است، اما اگر قصد دارید بازی Carmen Sandiego را برای یک کودک تهیه کنید، بهتر است دستگاه کوچکتری را انتخاب کنید.
به جز یک صحنه آغازین که دنیای کارمن و وضعیت فعلی او را معرفی میکند، در بیشتر بخشهای بازی، صدا یا انیمیشن کمی وجود دارد. مطمئناً، این بازی برای کودکان ساخته شده است، اما به نظر میرسد فرصت خوبی برای تبدیل آن به یک کارتون تعاملی از دست رفته است. دیالوگهای زیادی وجود دارد که میتوانستند صداگذاری شوند، و صحنههای زیادی وجود دارد که میتوانستند از انیمیشنهای سرگرمکننده و جذابتر بهره ببرند. این موضوع به ویژه پس از اتمام یک مرحله، زمانی که تبهکار به شکلی ضد اوج دستگیر میشود، بدون هیچگونه لحظه بامزه “گرفتمت کارمن” صدق میکند. در هر نوع بازی، صرف نظر از مخاطب هدف، جزئیات کوچک میتوانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند.
منابع: well-played.steam
بازی Project Citadel: تلفیق نوآوری و نوستالژی در یک RTS جدید – برای مشاهده کلیک کنید
بازی Bionic Bay، پلتفرمر بایومکانیک که با اتمسفر خود شما را میخکوب میکند – برای مشاهده کلیک کنید
سه سال انتظار، یک بازی: هر آنچه باید در مورد بازی Haste: Broken Worlds بدانید – برای مشاهده کلیک کنید
تاریخ آخرین آپدیت: 3 ماه قبل