کیدراماها (سریال‌های کره‌ای) در سال‌های اخیر به‌سرعت به یکی از محبوب‌ترین ژانرهای تلویزیونی در سراسر جهان تبدیل شده‌اند. با داستان‌های عاطفی، بازیگران جذاب و تنوع ژانری، این سریال‌ها توانسته‌اند طیف گسترده‌ای از مخاطبان را جذب کنند. اما در عین حال، بسیاری از این سریال‌ها به دلیل تکرار الگوهای خاص و کلیشه‌ها شناخته می‌شوند. کلیشه‌های کیدراماها اگرچه گاهی برای طرفداران نوستالژیک و دلپذیر است، اما از سوی دیگر، می‌تواند باعث خستگی مخاطب شود. در این مقاله به بررسی برخی از معروف‌ترین کلیشه‌های کیدراماها می‌پردازیم.
1. مثلث عشقی پیچیده
یکی از پرکاربردترین کلیشه‌های کیدراماها، حضور یک مثلث عشقی است که در آن قهرمان داستان بین دو شخصیت گرفتار می‌شود. معمولاً یکی از شخصیت‌ها مردی ثروتمند و سرد است و دیگری پسری مهربان و دلسوز. این رقابت عشقی به بخش مهمی از درام تبدیل می‌شود و باعث کشش مخاطب تا قسمت‌های پایانی سریال است. با این حال، تکرار این الگو در بسیاری از سریال‌ها، پیش‌بینی‌پذیری داستان را افزایش داده است.
2. شخصیت مرد ثروتمند و مغرور
شخصیت اصلی مرد در کیدراماها اغلب یک مدیرعامل جوان، ثروتمند و مغرور است که در ابتدا به نظر می‌رسد به هیچ‌کس اهمیت نمی‌دهد. اما پس از آشنایی با شخصیت زن، تغییر می‌کند و چهره‌ای مهربان‌تر از خود نشان می‌دهد. این تغییر ناگهانی یکی از کلیشه‌های کیدراماهاست که بارها و بارها در سریال‌های مختلف تکرار شده است.
3. دختر فقیر اما قوی و مستقل
در مقابل شخصیت مرد مغرور، اغلب شخصیت زن سریال دختری فقیر اما قوی و مستقل است که علی‌رغم تمام مشکلات، امید خود را از دست نمی‌دهد. این کلیشه، اگرچه الهام‌بخش و دوست‌داشتنی است، اما به‌مرور زمان به یک الگوی تکراری در کیدراماها تبدیل شده است.
4. تصادف‌های مکرر و از دست دادن حافظه
یکی دیگر از کلیشه‌های کیدراماها، تصادف‌های ناگهانی و از دست دادن حافظه است. زمانی که داستان به نقطه‌ای می‌رسد که نویسنده نیاز به ایجاد بحران دارد، یک تصادف یا فراموشی می‌تواند به‌عنوان راه‌حلی آسان برای ادامه داستان مورد استفاده قرار گیرد. این الگو در سریال‌های بسیاری از جمله “پسران فراتر از گل‌ها” دیده شده است.
5. باران به‌عنوان نقطه عطف عاطفی
باران در کیدراماها همیشه نشانه‌ای از تغییر احساسات و لحظات عاطفی است. شخصیت‌ها معمولاً در زیر باران به عشق خود اعتراف می‌کنند یا در لحظات غم‌انگیز زیر باران می‌مانند. این کلیشه اگرچه در ابتدا احساسی و تأثیرگذار بود، اما در بسیاری از سریال‌ها به‌قدری تکرار شده که برای برخی مخاطبان دیگر آن تأثیر اولیه را ندارد.
6. رابطه رئیس و کارمند
کیدراماها به‌طور مکرر از رابطه عاشقانه بین رئیس و کارمند استفاده می‌کنند. این رابطه اغلب با شروعی سخت و پرتنش آغاز می‌شود اما به مرور به یک عشق عمیق تبدیل می‌گردد. اگرچه این کلیشه در برخی سریال‌ها با جذابیت خاصی اجرا شده، اما استفاده مکرر از آن در بسیاری از سریال‌ها می‌تواند به یکنواختی منجر شود.
7. دوستی‌های ابدی و حمایت‌گر
در اکثر کیدراماها، شخصیت اصلی همیشه دوستی صمیمی دارد که در تمام شرایط از او حمایت می‌کند. این دوست اغلب نقش مهمی در ارائه مشاوره و حمایت عاطفی دارد. اگرچه وجود این شخصیت‌ها دلگرم‌کننده است، اما کلیشه‌ای بودن این نقش‌ها گاهی باعث می‌شود شخصیت‌های فرعی کمتر به‌صورت منحصر به‌فرد به تصویر کشیده شوند.
8. تحول شخصیت‌ها با تغییر ظاهر
یکی دیگر از کلیشه‌های کیدراماها، تغییر ظاهر شخصیت‌ها برای نشان دادن تحول درونی آن‌هاست. شخصیت‌های زن پس از تغییر ظاهر به ناگهان اعتمادبه‌نفس بیشتری پیدا می‌کنند و شخصیت‌های دیگر نیز شروع به دیدن آن‌ها به شکلی متفاوت می‌کنند. این کلیشه در سریال‌های متعددی از جمله “دختری که با من بود” دیده شده است.
چرا کلیشه‌ها هنوز هم محبوب‌اند؟
با وجود تکراری بودن، کلیشه‌های کیدراماها همچنان طرفداران زیادی دارند. یکی از دلایل این امر، حس آشنایی و اطمینانی است که این الگوها به مخاطب می‌دهند. مخاطبان می‌دانند که در نهایت داستان به خوبی ختم خواهد شد و این برای بسیاری دلگرم‌کننده است. علاوه بر این، بازیگران جذاب و فضای بصری زیبا در کیدراماها باعث می‌شود که حتی کلیشه‌های تکراری نیز لذت‌بخش باشند.
آیا تغییر نیاز است؟
با اینکه کلیشه‌های کیدراماها هنوز هم برای بسیاری از مخاطبان لذت‌بخش است، اما نیاز به نوآوری و تنوع در داستان‌گویی احساس می‌شود. برخی از سریال‌های اخیر سعی کرده‌اند از کلیشه‌های رایج فاصله بگیرند و داستان‌های متفاوتی را ارائه دهند. سریال‌هایی با پایان باز یا شخصیت‌های پیچیده‌تر نشان می‌دهند که کیدراماها می‌توانند فراتر از الگوهای همیشگی بروند.
جمع‌بندی
کلیشه‌های کیدراماها بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت این ژانر هستند. اگرچه برای برخی مخاطبان تکراری به نظر می‌رسند، اما برای بسیاری دیگر بخشی از جذابیت کیدراماها محسوب می‌شوند. تنوع در داستان‌گویی و ایجاد شخصیت‌های پیچیده‌تر می‌تواند به حفظ تازگی این ژانر کمک کند و همچنان مخاطبان را برای تماشای کیدراماها هیجان‌زده نگه دارد.
تاریخ آخرین آپدیت: 3 ماه قبل
