10 فیلم و سریال شبیه به "The Hunger Games": سفری به دنیای دیستوپیایی، بقا و شور

فیلم و سریال

زمان مطالعه: 8 دقیقه

میانگین رتبه

5 از 5 ستاره. 3 رأی.

فیلم The Hunger Games به دلایل متعددی به یک شاهکار سینمایی تبدیل شد که در آن عوامل مختلفی نقش داشتند.

اگر طرفدار فیلم هیجان‌انگیز و جذاب “The Hunger Games” هستید، بدون شک از دیدن فیلم‌ها و سریال‌های مشابهی که در دنیای دیستوپیایی، بقا و شور و شجاعت روایت می‌شوند، لذت خواهید برد. در اینجا 10 پیشنهاد جذاب برای شما آورده شده است:

فهرست مطالب

واگرا ‘Divergent’

در جامعه‌ای که افراد بر اساس ویژگی‌هایشان به دسته‌های مختلف تقسیم می‌شوند، زنی جوان متوجه می‌شود که به هیچ یک از دسته‌ها تعلق ندارد و باید برای بقا و آزادی خود مبارزه کند.

دونده ماز ‘The Maze Runner’

در دنیایی ویران‌شده، گروهی از نوجوانان در یک هزارتوی غول‌پیکر گرفتار شده‌اند و باید راهی برای فرار پیدا کنند.

فیلم دونده هزارتوی 2014 با بازی دیلان اوبراین و کارگردانی وس بال که از سه گانه پرفروش کتابی به همین نام نوشته جیمز داشنر نیز اقتباس شده است.

داستان علمی تخیلی دیستوپیایی، روایت بقای مشابهی با The Hunger Games را روایت می‌کند، با قهرمانان جوانی که سرگردان مانده و مجبور به زنده ماندن می‌شوند

. پس از اینکه توماس نوجوان (اوبراین) خود را در مرکز هزارتوی غول پیکری می بیند که هیچ خاطره ای از زندگی قبلی خود ندارد، او و سایر جوانان مجبور می شوند زنده بمانند و راهی برای فرار از پیچ و خم پیدا کنند. پس از فیلم دونده ماز، دادگاه های سوخته (2015) و درمان مرگ (2018) قرار گرفتند.

‘Battle Royale’

فیلم Battle Royale در سال 2000 دارای فرضی مشابه با The Hunger Games بود که در آن دانش‌آموزان کلاس نهم به جزیره‌ای متروک فرستاده می‌شوند و برای زنده ماندن در شرایط خطرناک ترک می‌شوند.

علیرغم اینکه اسلحه، نقشه و غذا در اختیار هر یک از کودکان قرار داده شده است، اما هر کودک یک قلاده انفجاری در گردن خود دارد. اگر یک قانون را زیر پا بگذارند، یقه منفجر می شود.

مانند The Hunger Games که به دنبال یک ادای احترام است، قهرمانان جوان در Battle Royale باید یکدیگر را بکشند تا آخرین نفر باشند که در نهایت به آنها اجازه می‌دهد جزیره را ترک کنند.

‘Lord of the Flies’

اقتباس دیگر از کتاب، رمان کلاسیک ویلیام گلدینگ در سال 1954 با همین نام، ارباب مگس ها، داستان مشابهی از بقا با قهرمانان جوان را روایت می کند.

پس از اینکه هواپیمای آنها سقوط می کند و آنها را در جزیره ای دور افتاده سرگردان می کند، گروهی از پسران جوان باید دریابند که چگونه زنده بمانند. اگرچه مقایسه مستقیمی نیست، اما داستان پیامدهای مشابه و مبارزه ای برای امیدوار ماندن و زنده ماندن مانند کتنیس و دیگران در داستان های بازی های گرسنگی ارائه می دهد.

‘Squid Game’

بازی ماهی مرکب نتفلیکس به جای رقابت برای ادای احترام به پیروز، شرکت کنندگانی دارد که برای پول می جنگند. در سریال نتفلیکس، افرادی که با فقر یا شرایط مالی دست و پنجه نرم می‌کنند دعوت می‌شوند تا در بازی‌های کودکانه با هم رقابت کنند. علیرغم داشتن انگیزه های مختلف، این رقابت شبیه به عرصه خطرناک بازی های گرسنگی و عواقب زندگی یا مرگ است.

‘The Society’

اگرچه سریال The Society از نتفلیکس فقط یک فصل دریافت کرد، این سریال شباهت هایی با The Hunger Games داشت. انجمن در شهری اتفاق می افتد که در آن همه بزرگسالان بدون هشدار ناپدید می شوند و نوجوانان را به حال خود رها می کنند و یک شهر جدید ایجاد می کنند.

در میان درگیری ها و تهدیدهایی که می تواند شانس بقای قهرمانان جوان را تحت تأثیر قرار دهد، اوضاع به سمت تاریکی می رود. یک بار دیگر گروهی از قهرمانان جوان، مانند بازی های گرسنگی، مجبور می شوند به تنهایی زنده بمانند.

‘Silo’

در سریال پسا آخرالزمانی Apple TV+ با بازی ربکا فرگوسن، مردم در جامعه‌ای مانند محله‌های The Hunger Games زندگی می‌کنند، فقط این جامعه در یک سیلو زیرزمینی غول‌پیکر وجود دارد.

در سیلو جامعه ای پر از مقرراتی است که ظاهراً از همه محافظت می کند. با این حال، هنگامی که کلانتر یک قانون اساسی را زیر پا می گذارد و مردم به طور مرموزی شروع به مرگ می کنند، یک مهندس (فرگوسن) شروع به کشف اسرار در مورد سیلو می کند.

داستان شباهت‌هایی به کاپیتول The Hunger Games دارد که تلاش می‌کند خود را به‌عنوان یک ناجی برای مناطق معرفی کند. اما کتنیس به زودی از اسرار تاریک رئیس جمهور اسنو و مقررات خطرناک و شیوه زندگی او و کاپیتول در تلاش برای حفظ آن آگاه می شود.

‘The Handmaid’s Tale’

برای کسانی که به دنبال چیزی شبیه به کتنیس هستند که مقاومت را رهبری می کند، به دنبال داستان ندیمه اثر هولو نباشند. سریال دیستوپیایی تاریک بر اساس رمانی به همین نام مارگارت اتوود، بر جامعه ای تمامیت خواه متمرکز است که زنان بارور را در معرض بردگی جنسی قرار داده است.

مانند کتنیس، الیزابت ماس، Offred/June، قهرمان زن سریال است که مجبور می شود ندیمه شود زیرا کتنیس مجبور می شود در بازی های گرسنگی شرکت کند. با این حال، هر دو با یک سیستم ستمگر مقابله می کنند.

‘The Purge’

The Purge ممکن است یک فیلم ترسناک باشد، اما با محوریت یک داستان مرگبار که هر سال اتفاق می‌افتد، دیدن شباهت‌های اساسی با The Hunger Games کار سختی نیست.

در این فیلم، که یک فرنچایز از جمله The Forever Purge را نیز ایجاد کرد، در تصویر بالا، دولت ایالات متحده به دوره‌های زمانی 12 ساعته اجازه می‌دهد که در آن تمام فعالیت‌های غیرقانونی قانونی باشد.

در طول این مدت، همه چیز برای بسیاری خطرناک و کشنده است و دیگران را مجبور به مبارزه و تلاش برای زنده ماندن می کند. خط داستانی می تواند بازتابی از رقابت بازی های گرسنگی باشد، که در آن ادای احترام مجبور می شوند در نبردهایی تا سر حد مرگ بجنگند که به عنوان تماشایی نیز عمل می کنند.

‘The 100’

برای طرفداران قهرمانان جوان در دنیای دیستوپیایی، The 100 ارزش تماشا کردن را دارد. نمایش CW که هفت فصل به طول انجامید، در زمانی اتفاق می‌افتد که نزدیک به 100 سال از زمان ویران شدن زمین توسط یک آخرالزمان هسته‌ای می‌گذرد.

تنها بازماندگان ساکنان 12 ایستگاه فضایی بین المللی هستند. سال‌ها بعد، رهبران زیستگاه فضایی کشتی، گروهی متشکل از 100 زندانی نوجوان را به سطح زمین تبعید می‌کنند تا بررسی کنند علیرغم اینکه نزدیک به یک قرن است که کسی پا به این سیاره نگذاشته است، آیا زمین قابل سکونت است یا خیر.

با توجه به اینکه شخصیت‌ها تلاش می‌کنند از کنترل رهبران خود رهایی یابند و مجبورند به تنهایی زنده بمانند، داستان ممکن است شبیه یک سناریوی الهام گرفته از Hunger Games به نظر برسد.

عوامل جذابیت فیلم The Hunger Games: تیمی خلاق پشت یک شاهکار سینمایی

فیلم The Hunger Games به دلایل متعددی به یک شاهکار سینمایی تبدیل شد که در آن عوامل مختلفی نقش داشتند.

کارگردان The Hunger Games

گری راس: مهارت گری راس در کارگردانی، لحنی حماسی و در عین حال صمیمی به فیلم بخشیده است. او به خوبی توانسته دنیای پانم را به تصویر بکشد و تنش، هیجان و احساسات داستان را به مخاطب منتقل کند.

نویسنده The Hunger Games

سوزان کالینز: فیلمنامه فیلم The Hunger Games توسط سوزان کالینز، نویسنده رمان، نوشته شده است. وفاداری فیلمنامه به رمان و حفظ لحن و پیام‌های اصلی آن، از جمله نقاط قوت فیلم است.

بازیگران

جنیفر لارنس: جنیفر لارنس با بازی فوق‌العاده خود، جانشینی به کاتنیس اوردین بخشیده است. او به خوبی توانسته شجاعت، صبر و قدرت درونی این شخصیت را به تصویر بکشد.

جاش هاچرسون: جاش هاچرسون نیز با بازی ظریف و احساسی خود، نقش پیتا ملارک را به بهترین شکل ایفا کرده است.

لیام همسورث: لیام همسورث در نقش گیل دور ظاهر شده و رقیبی سرسخت و جذاب برای کاتنیس و پیتا را به تصویر کشیده است.

وودی هارلسون: وودی هارلسون با بازی قدرتمند خود، نقش رئیس جمهور اسنو، حاکم ظالم و بی‌رحم کاپیتول را ایفا کرده است.

دونالد ساترلند: دونالد ساترلند در نقش پرزیدنت اسنو، حاکم ظالم و بی‌رحم کاپیتول، ظلم و ستم و فساد کاپیتول را به طور کامل به تصویر کشیده است.

استنلی توچی: استنلی توچی در نقش مجری بازی‌ها، ظرافت و طعنه‌ای خاص به این شخصیت بخشیده است.

تیم جلوه‌های ویژه

تیم جلوه‌های ویژه فیلم The Hunger Games، دنیای پانم را به طور باور نکردنی به تصویر کشیده و نبردهای حماسی و موجودات خطرناک را به طور واقعی به نمایش گذاشته‌اند.

موسیقی

جیمز نیوتن هاوارد: موسیقی متن فیلم The Hunger Games توسط جیمز نیوتن هاوارد ساخته شده و به خوبی حال و هوای فیلم را از تنش و هیجان تا غم و اندوه به تصویر می‌کشد.

عوامل دیگر

طراحی صحنه، لباس، گریم و تدوین فیلم نیز در بالا بردن کیفیت و جذابیت آن نقش بسزایی داشته‌اند.

دلایل جذابیت هانگر گیم: سفری به دنیای ظلم، عشق و امید

هانگر گیم، اثر پرفروش سوزان کالینز، به دلایل متعددی، هم خوانندگان و هم بینندگان را مجذوب خود می‌کند. در اینجا به برخی از این دلایل اشاره می‌کنیم:

جهان‌سازی: دنیای پانم، با جزئیات دقیق و ظریف، خواننده را به قلب داستان می‌کشاند. تضاد بین فقر و ستم در مناطق و تجمل و شکوه کاپیتول، تصویری هولناک از نابرابری و ستم را به تصویر می‌کشد.

شخصیت‌های پرداخته‌شده: کاتنیس، دختری شجاع، باهوش و مستقل است که به قهرمانی تبدیل می‌شود که بسیاری از خوانندگان می‌توانند با او همذات‌پنداری کنند. پیتا نیز شخصیتی پیچیده و دوست‌داشتنی است که در طول داستان به تدریج رشد می‌کند. شخصیت‌های فرعی نیز به خوبی پرداخت شده‌اند و عمق داستان را افزایش می‌دهند.

داستانی پرکشش: داستان هانگر گیم پر از هیجان، تعلیق و غافلگیری است. خواننده تا انتهای داستان درگیر سرنوشت شخصیت‌ها و نتیجه بازی‌ها خواهد بود.

مضامین عمیق: هانگر گیم به مضامین مهمی مانند ظلم و ستم، بقا، عشق، امید و قدرت انتخاب می‌پردازد. این رمان خواننده را به تفکر در مورد دنیای اطراف خود و جایگاهش در آن تشویق می‌کند.

عوامل دیگری که به جذابیت هانگر گیم می‌افزایند:

روایت اول شخص: روایت داستان از دیدگاه کاتنیس، خواننده را به طور کامل در دنیای او غوطه‌ور می‌کند و به او اجازه می‌دهد تا داستان را از دریچه چشم او تجربه کند.
توصیفات زنده: کالینز با استفاده از توصیفات زنده و دقیق، خواننده را به دنیای پانم می‌برد و به او کمک می‌کند تا شخصیت‌ها و محیط داستان را به طور کامل درک کند.
پیام‌های قدرتمند: هانگر گیم پیام‌های قدرتمندی در مورد ظلم و ستم، مقاومت و امید به انسان منتقل می‌کند. این رمان خواننده را تشویق می‌کند تا برای دنیایی عادلانه‌تر و انسانی‌تر تلاش کند.

آشنایی با مفهومی به نام دیستوپیا (Dystopia)

دیستوپیا (Dystopia) که در فارسی به آن “ویران‌شهر” یا “پادآرمان‌شهر” نیز می‌گویند، نوعی جامعه خیالی است که در آن ویژگی‌های منفی، برتری و چیرگی کامل دارند و زندگی در آن دلخواه هیچ انسانی نیست. این جوامع معمولاً زمانی از یک جامعه را نشان می‌دهند که به نابودی و هرج‌ومرج رسیده است.

برخی از ویژگی‌های بارز دیستوپیا عبارتند از:

حکومت سرکوب‌گر: در دیستوپیا، معمولاً یک حکومت اقتدارگرا و سرکوب‌گر بر جامعه مسلط است که آزادی‌های فردی را به شدت محدود می‌کند و از طریق نظارت و کنترل دائمی، مردم را تحت سلطه خود نگه می‌دارد.
فقر و نابرابری: در دیستوپیا، شکاف عمیقی بین ثروتمندان و فقرا وجود دارد. اکثریت مردم در فقر و فلاکت زندگی می‌کنند، در حالی که اقلیتی ثروتمند و قدرتمند از تمام امکانات و رفاه برخوردار هستند.
خشونت و بی‌عدالتی: خشونت و بی‌عدالتی در دیستوپیا امری رایج است. حکومت برای حفظ قدرت خود از خشونت و سرکوب استفاده می‌کند و حقوق افراد به طور مداوم نقض می‌شود.
فقدان امید: در دیستوپیا، امید به آینده بسیار کم است. مردم تحت ستم و سرکوب دائمی، انگیزه و امیدی برای تغییر وضعیت خود ندارند.
تکنولوژی بی‌رحمانه: در برخی از دیستوپیاها، از تکنولوژی برای کنترل و سرکوب مردم استفاده می‌شود. این تکنولوژی‌ها می‌توانند شامل دوربین‌های نظارتی، دستگاه‌های ردیابی و سلاح‌های پیشرفته باشند.

آثار دیستوپیایی به منظور هشدار دادن به مخاطبان در مورد خطرات احتمالی آینده نوشته می‌شوند. آنها به ما نشان می‌دهند که اگر مراقب نباشیم، جامعه ما می‌تواند به چه جهنمی تبدیل شود.