دنیای بازی تاج و تخت پر از افسانههای اژدهایی و سوارکارانشان است. سریال خاندان اژدها به اعماق این افسانهها شیرجه میزند و نشان میدهد که چطور اژدهاها در طول نسلها، تأثیری ملموس بر سرزمین وستروس گذاشتهاند. اژدهایان خاندان اژدها هرکدام ، بخشی از شخصیت سوارکار خود را به تصویر میکشد و نمادی از قدرت در این دنیاست. اژدهایان خاندان اژدها موجوداتی بیطرف هستند اما سوارکاران میتوانند از آنها برای رسیدن به هر هدفی، خیر یا شر، استفاده کنند.
اژدهایان خاندان اژدها میتوانند بهترین و بدترین ویژگیهای سوارکاران خود را نشان دهند و بر این جهان تأثیر بگذارند. داستانهای آنها ممکن است با رمان اصلی متفاوت باشد، با این حال، واضح است که اژدهاها بر فرهنگ و وقایع وستروس تأثیر میگذارند. برخی از اژدها مانند ورمیتیور، سوارکاری ندارند، اما تاریخچه اژدها را به نمایش میگذارند. برخی دیگر مانند سایراکس، مسیری مشابه سوارکارانشان را طی میکنند. هر اژدهایان خاندان اژدها شخصیت خاص خود را دارد و قدرت و توانایی خود را به روشهای مختلف نشان میدهد.

کاراکس، همدم اژدهای دیمون خاندان اژدها (با بازی مت اسمیت)
کاراکس یکی از اژدهایان خاندان اژدها است که کشیده با فلسهای قرمز و چشمان زرد است. او همچنین با نام «کرم خونین» شناخته میشود. کاراکس نقش مهمی در بسیاری از ماجراجوییهای دیمون ایفا میکند و شخصیت ترسناک او را تقویت میکند. حضور قدرتمند کاراکس باعث میشود اتو هایتاور (با بازی ریس ایفانز) زمانی که دیمون در دراگون استون با او روبرو میشود، عقبنشینی کند.
این اژدهایان خاندان اژدها بارها نشان میدهد که یکی از ترسناکترین اژدهایان این سریال است. با این حال، کاراکس محدودیتهایی دارد. برای مثال، در اوج نبرد با خرچنگخوار، او مضطرب میشود و به طور غیرعمد دیمون را مجروح میکند. با این حال، او در طول سریال میتواند دشمنان دیمون را با وحشت تسلیم کند. در خاندان اژدها، کاراکس با شخصیت پرانرژی دیمون مطابقت دارد.

ورمکس، اژدهای نر
ورمکس یکی از اژدهایان خاندان اژدها است که برای گشتزنی در آسمانها در خاندان اژدها استفاده میشود. او با جکآریس (با بازی هری کولیت) پیوند خورده است. ورمکس تنها چند بار در فصل اول خاندان اژدها ظاهر میشود. با این حال، او جزء مهمی در توسعه شخصیت جکآریس است. ورمکس علاوه بر یادگیری نحوهی آتشافشانی، توانایی شفا بخشیدن را نیز نشان میدهد. او فلسهای سبز متمایز و بالهایی با سایههای نارنجی دارد.
داستان ورمکس به چگونگی آموزش اژدها و شکلگیری پیوند آنها با سوارکارانشان بینشی میدهد. دیدن پیوند ورمکس و جکآریس به این شکل، همدردی با سوارکاران اژدها و نحوهی دیدن اژدها به عنوان بخشی از خودشان را آسان میکند. این جنبهای مهم از خاندان اژدها به طور خاص و راهی برای بسط بیشتر این افسانه است. ورمکس به جکآریس اجازه میدهد تا به سن بلوغ برسد و باعث میشود مخاطب راحتتر با او همزادپنداری کند.

اژدهای کهنسال
ورمیتور یکی از اژدهایان خاندان اژدها است که با لقب «خشم برنزی» نیز شناخته میشود، پیرترین اژدهای زنده و یکی از بزرگترین آنها در دوران وقایع «خاندان اژدها» است. او تا زمان مرگ جیهیریس تارگارین اول، سوارکار او بود. دنیای بازی تاج و تخت سرشار از افسانههای باستانی اژدهاست که ورمیتور جزء جداییناپذیر آنهاست. این اژدهایان خاندان اژدها زمانی که دیمون از لانهی او بازدید میکند، به طور خلاصه نشان داده میشود. در این لحظات کوتاه، آنها ارتباطی برقرار میکنند.
حضور کوتاه ورمیتور بر اهمیت افسانههای اژدها تأکید میکند. دیدن واکنش این اژدها به آواز دیمون، راهی قدرتمند برای به تصویر کشیدن این موضوع است که اژدهاها همواره بخشی از داستان خاندان تارگارین بودهاند. قدمت و جایگاه ریشهدار ورمیتور در تاریخ این دنیا، به داستان فانتزی سریال عمق و اعتبار میبخشد. حضور ورمیتور یادآور این است که این موجودات عظیمالجثه، انسانها را چقدر کوچک نشان میدهند. با وجود جاهطلبیهای دیمون، او همچنان در برابر این اژدهای کهنسال سر تعظیم فرود میآورد.
اژدهای طلایی
این اژدهایان خاندان اژدها سانفایر با فلسهای طلاییاش، درخششی خیرهکننده زیر نور خورشید دارد. او سوارکار ایگان دوم (با بازی تام گلین-کارنی) است. در طول «خاندان اژدها»، سانفایر به طور خلاصه نشان داده میشود و اعضای خاندان تارگارین به او اشاره میکنند. سانفایر ایگان را بین کینگز لندینگ و هایتاید جابجا میکند و در غیر این صورت، بیشتر به صورت غیرمستقیم به او اشاره میشود. در کتاب، سانفایر علاوه بر فلسهای طلایی متمایز، آتش طلایی نیز تنفس میکند.
سانفایر یکی از اژدهایان خاندان اژدها است که نماد بسیاری از ویژگیهای «سبزها» است که او را جذاب میکند. رابطه سانفایر با ایگان دوم نیز بیانگر بیخیالی سوارکار اژدهاست. سرنوشت اژدهاها به طور عمیقی با داستانهای سوارکارانشان در هم تنیده شده است. این واقعیت که ایگان به ندرت سوار سانفایر میشود، نشان میدهد که او اولویتهای دیگری دارد. سانفایر با وجود تمایز و ویژگیهای منحصر به فردش، تاکنون در سایه مانده و به ضرر ایگان دوم تمام شده است.

اژدهای تنها
Seasmoke سوارکار لینور ولاریون (با بازی جان مکمیلان) است. او یکی از اژدهایان خاندان اژدها به رنگپریده و نقرهایرنگ است. در «خاندان اژدها»، Seasmoke نقشی اساسی در پیروزی چندین نبرد ایفا میکند. به طور خاص، این اژدها بخش مهمی در پیروزی ولاریونها در محاصرهی Bloodstone بود. او همچنین در همین زمان، دیمون زخمی را نجات داد. Seasmoke در مراسم ازدواج لینور و رینیرا (با بازی میلی آلکاک و اما دآرسی) حضور داشت. از آنجایی که لینور مرگ خود را جعل کرد، Seasmoke همچنان بدون سوارکار باقی مانده است.
هرچند Seasmoke یکی از اژدهایان جوانتر است، قدرت او به اثبات رسیده است. با توجه به سن کم او نسبت به سایر همنوعانش، واضح است که او پتانسیل بالایی دارد. او موجودی حمایتگر نشان داده شده و به طور مؤثر از ارادهی سوارکارش پیروی میکند. Seasmoke پیوند محکمی با لینور دارد که به راحتی شکسته نمیشود. «خاندان اژدها» میتواند داستان لینور و Seasmoke را تغییر دهد یا به سادگی Seasmoke را به این «رقص اژدها» بازگرداند.
اژدهای نگهبان
بخش زیادی از داستان Dreamfyre قبل از وقایع «خاندان اژدها» رخ میدهد. با این حال، اویکی از اژدهایان خاندان اژدها است که بخش جداییناپذیری از داستان رینیرا و خانوادهاش است. رینیرا یکی از تخمهای Dreamfyre را برای قرار دادن در گهوارهی خواهر یا برادر متولد نشدهاش انتخاب میکند. همین تخم توسط دیمون دزدیده میشود که منجر به رویارویی رینیرا با عمویش میگردد. همچنین اِموند تارگرین (با بازی ایوان میچل) نیز تلاش میکند یکی از تخمهای Dreamfyre را تصاحب کند، اما فراری داده میشود.
آنچه Dreamfyre را بسیار قابل احترام میکند، درندگی او در محافظت از تخمهایش است. هرچند Dreamfyre در مقایسه با بسیاری از اژدهای دیگر در پسزمینه قرار دارد، اما او به طور واضح برای اطمینان از بقای نسل اژدها اهمیت دارد. او به خوبی ارزش تخمهایش را درک میکند. به دلیل اینکه از تخمها محافظت میکند، میتواند بر اینکه چه کسانی به موجوداتی که بر آیندهی وستروس تأثیر میگذارند، دسترسی داشته باشند، تأثیر بگذارد. او نگهبان تخمهایی است که به آنها نیاز دارد.

اژدهای غمانگیز
لوکرس (با بازی الیوت گریهولت) یکی از اژدهایان خاندان اژدها است که با آراکس پیوند خورده بود. در فصل اول «خاندان اژدها»، لوکرس سوار بر آراکس به استورمز اند میرود تا وفاداری خاندان بارatheon را جلب کند. زمانی که آراکس و لوکرس قصد ترک آنجا را دارند، در طوفان گرفتار میشوند. وگار و اِموند که آنها هم برای جلب وفاداری «سبزها» به استورمز اند رفته بودند، در همان طوفان گرفتار میشوند. وگار هر دوی آراکس و لوکرس را میکشد، که رویدادی فاجعهآمیز است و در نهایت منجر به جنگ میشود.
شاید آراکس یکی از کوچکترین اژدهایی باشد که در «خاندان اژدها» به نمایش درآمده است. با این حال، کشته شدن او در کنار لوکرس، امواج شوکی عظیم را به سراسر این جهان فرستاد. اگرچه او تنها برای مدت کوتاهی نشان داده میشود، اما پیوندش با لوکرس آشکار است. مرگ او به این دلیل بسیار غمانگیز است که در نهایت منجر به درد و رنج زیادی شد. مرگ آراکس نشاندهندهی کارکرد نادرست خاندان تارگرین است، چرا که آنها قادر به کنار آمدن با این فقدان، جز توسل به جنگ، نیستند.
اژدهای حماسی
ملیز یکی از اژدهایان خاندان اژدها است که با لقب «ملکهی سرخ» نیز شناخته میشود، با پرنسس رینیس (با بازی ایو بست) پیوند خورده است. این لقب به رنگ قرمز متمایز فلسهای او اشاره دارد. رینیس در زمان تاجگذاری ایگان دوم، ملیز را که در چاه اژدها زنجیر شده بود، نجات داد. زمانی که رینیس از اسارت فرار میکند، سوار بر ملیز میشود. ملیز نقشی اساسی در بازگرداندن رینیس به خانه دارد تا او بتواند با رینیرا سوگند وفاداری ببندد.
اسارت ملیز بلافاصله حس همدردی برمیانگیزد. دیدن او در چنین وضعیتی از پریشانی، نشاندهندهی این است که اژدهاها دنیای درونی غنی دارند و مشتاق آزادی آسمانها هستند. ورود باشکوه او در هنگام فرار رینیس، قدرت او و این واقعیت را به نمایش میگذارد که انسانها در این دنیا زمانی که با اژدهاها همکاری میکنند، میتوانند در قویترین حالت خود باشند. دیدن عشق و وابستگی رینیس به ملیز، عمق پیوند بین اژدها و سوارکارانشان را آشکار میکند.
ملکهی اژدها
وگار یکی از اژدهایان خاندان اژدها است که باسابقهترین اژدهاها در بین اژدهایان معرفیشده در «خاندان اژدها» است. او بزرگترین اژدهای قلمرو است و عنوان «ملکهی تمام اژدهاها» را به دست آورده است. او سرانجام با لینا ولاریون (با بازی نانا بلوندل) پیوند خورد. لینا در نهایت ترجیح میدهد به جای اینکه با زایمانی وحشتناک و دردناک جان بسپارد، توسط وگار سوزانده شود. وگار تردید آشکاری در اجرای این فرمان نشان میدهد. بعداً، زمانی که اِموند و لوکرس در طوفان گرفتار میشوند، وگار هر دو، لوکرس و اژدهایش آراکس را میکشد.
آنچه باعث میشود تماشای وگار تا این حد تماشایی باشد، پیچیدگی اوست. او همدردی عمیق و هم خشونت را نشان میدهد. وگار نشان میدهد که اژدهاها تا چه اندازه میتوانند دنیای اطراف خود را درک کنند و چقدر قدرتمند و مرگبار هستند. تاریخچهی او به شخصیتش عمق میبخشد. او چیزهای زیادی از دنیای اطرافش دیده است و با این حال همچنان نشان میدهد که استقلال دارد. درد و رنجی که او تجربه کرده است، به طور واضح بر اعمال و پیوندش با سوارکارانش تأثیر میگذارد.

مادر اژدها
سایراکس، یکی از اژدهایان خاندان اژدها است که به رنگ زرد، با رینیرا پیوند خورده است. این دو سالهای زیادی را با هم گذراندهاند، زیرا رینیرا در جوانی سوار بر سایراکس میشد. رینیرا را اغلب سوار بر سایراکس میبینیم، به خصوص زمانی که به نمایندگی از خانواده و تاج و تختش عمل میکند. سایراکس موجودی ترسناک برای کسانی است که رینیرا آنها را دشمن میداند. رینیرا همچنین از یکی از تخمهای سایراکس به عنوان نشانهای از دوستی به اِموند پیشنهاد میدهد.
تماشای سایراکس بسیار دوستداشتنی است، زیرا او عمیقاً با رینیرا همدل است. زمانی که رینیرا دچار سقط جنین میشود، سایراکس این درد عاطفی را احساس میکند. وقتی رینیرا بقایای پسرش و همچنین بقایای آراکس را بازیابی میکند، سایراکس برای انعکاس درد رینیرا عزادارانه ناله میکند. در نهایت، سایراکس یکی از اژدهایان خاندان اژدها است عمق احساسات رینیرا را در طول سریال به نمایش میگذارد. این دو پیوندی جداییناپذیر دارند و بسیار با هم روبرو بودهاند.
تاریخ آخرین آپدیت: 12 ماه قبل